Friday, August 17, 2007

پسربچه پنج‌ساله قربانی کوچک تریاک و پدر

انتشار فیلمی بر روی شبکه جهانی اینترنت که در آن پسربچه پنج‌ساله ایرانی در برابر دوربین اقدام به استعمال تریاک می‌کند، خشم و اعتراض بینندگان آن را در پی داشته‌است. در این فیلم که در ویدئوگوگل منتشر شده، پسربچه مذکور درحالی که به نظر می‌رسد پدرش در حال فیلمبرداری از وی است، به‌سهولت و با حرفه‌ای‌گری تمام در حال کشیدن تریاک بوده و دائما مورد تشویق پدر قرار می‌گیرد. پسربچه که نیمه‌عریان کنار اجاق نشسته، دربرابر سؤال پدر که از او می‌پرسد: «چه کار می‌کنی؟» پاسخ می‌دهد: «نشئه» و پدر با شعف می‌گوید: «پس بزن قدش...» و بعد می‌گوید: «حالا ادامه بده.» آنگونه که از گویش پدر کودک برمی آید آنها اهل خراسان هستند.انتشار این ویدئو که معمولا با پیام هایی مبنی بر وضعیت کودک ایرانی نمایش داده می شود و تا کنون بیش از صد هزار نمایش داشته است، مورد اعتراض شدید ایرانیانی از سراسر جهان قرار گرفته است.انتشار این ویدئو به گونه ایست که اینگونه تلقین می شود که مواردی از این دست در ایران عادیست و از اینرو علاوه بر جرم کودک آزاری، مساله وهن ملی نیز رسیدگی به این پرونده را جدی تر می کند.تا کنون هیچیک از نهادهای امنیتی در این خصوص اظهار نظری نکرده اند

افتخار امام جمعه تهران به تروریست خوانده شدن سپاه در آمریکا


در حالی که مقامات آمریکایی از احتمال تروریستی قلمداد کردن سپاه پاسداران ایران سخن می گویند، خطیب جمعه تهران اتخاذ چنین تصمیمی از جانب دولت ایالات متحده را "برگ زرین افتخار آفرین دیگری در پرونده سپاه" خوانده است.
سید احمد خاتمی که نمازجمعه این هفته تهران را امامت می کرد در خطبه های این نماز به ستایش از سپاه پرداخت و هنگامی که تروریستی قلمداد شدن این نهاد نظامی از سوی آمریکا را "برگ زرین افتخار آفرین" برای سپاه خواند، نمازگزاران با سردادن شعارهای "الله اکبر"، "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" به ابراز احساسات پرداختند.
اظهارات آقای خاتمی در زادروز امام سوم شیعیان بیان شده که در ایران "روز پاسدار" نام گرفته است.
وی در ادامه سخنانش، ورود سپاه پاسداران به فهرست سازمانهای تروریستی دولت آمریکا را "مدال افتخار ابدی" برای "سبزپوشان انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران" خواند و عبارتی از آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی را نقل کرد که گفته است: "وقتی دیدید دشمنان شما از نهادی و فردی بد می‌ گویند، این نشانه این است که این نهاد مؤثر است".
سید احمد خاتمی، سپس تصمیم دولتمردان آمریکایی برای تروریستی قلمداد کردن سپاه را ناشی از "خط دادن" کسانی دانست که آنان را چنین معرفی کرد" "ضد انقلابهای فراری استحاله شده ‌ای که نتوانستند این ملت را تحمل کنند و ملت آنها را بیرون کرد".
به گفته آقای خاتمی، این افراد به آمریکاییها چنین گفته ‌اند: "مقابله شما با انرژی هسته‌ ای، آب در سندان کوبیدن و آب در هاون کوبیدن است، زیرا تبدیل به خواسته ملی شده است، ضد انقلابهای استحاله شده به آمریکا خط دادند: 'شما دارید خودتان را رویاروی ملت قرار می ‌دهید ، بیایید با سپاه مبارزه کنید، سپاه را تخریب کنید، سپاه را بی ‌تأثیر کنید".
من به آمریکاییها می ‌گویم که اینها دارند دوباره شما را در باتلاق و چاله می‌ اندازند ... اگر بخواهند در این عرصه هم دیوانگی کنند، باتلاقی برای آنها پیدا خواهد شد که رفتن به داخل با آنهاست، ولی بیرون آمدنش با آنها نیست، اینها با پای خود دارند وارد باتلاق می‌ شوند

سید احمد خاتمی
امام جمعه موقت تهران در ادامه سخنانش به آمریکاییها هشدار داد: "من به آمریکاییها می ‌گویم که اینها دارند دوباره شما را در باتلاق و چاله می‌ اندازند، آمریکاییها بدانند در این عرصه، همانند انرژی هسته ‌ای، مواجه با کل ملت هستند و ملت بزرگ ایران هیچگاه فرزندان انقلابی ‌اش را تنها نخواهد گذاشت، بدانند اگر بخواهند در این عرصه هم دیوانگی کنند، باتلاقی برای آنها پیدا خواهد شد که رفتن به داخل با آنهاست، ولی بیرون آمدنش با آنها نیست، اینها با پای خود دارند وارد باتلاق می‌ شوند".
در صورتی که دولت آمریکا سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهایی قرار دارد که از دید این دولت، تروریستی تلقی می شوند، سپاه تنها نهاد رسمی نظامی در این فهرست و همچنین، در کنار سازمان مجاهدین خلق، دومین نهاد ایرانی در این فهرست خواهد بود.
این خبر که دولت آمریکا قصد دارد سپاه پاسداران را سازمانی تروریستی قلمداد کند هنوز به صورت رسمی اعلام نشده و مقامهایی که این خبر را در اختیار بی بی سی و سایر رسانه ها قرار داده اند خواهان فاش نشدن نام خود شده اند.
به گفته این مقامات، علاوه بر دولت آمریکا، تعدادی ازاعضای مجلسین نمايندگان و سنای آمريکا نيز طرحی برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران تدوین کرده اند.
این خبر با اینکه بازتاب گسترده ای در رسانه های اروپا و آمریکا داشته هنوز با واکنش رسمی ایران مواجه نشده است.
وزارت امورخارجه ایران تنها به این بسنده کرده کرده که طی اظهاراتی تحت عنوان "مقام آگاه" و نه از جانب سخنگوی این وزارتخانه اعلام کرده که نسبت به اخباری که از مراجع رسمی منتشر نشده، نمی‌ توان اظهار نظر قطعی کرد و آورده است: "این گونه اخبار در چهارچوب فعالیتهای تبلیغاتی - روانی دولتمردان آمریکا عیله جمهوری اسلامی ایران است و فاقد ارزش حرفه‌ ای می ‌باشد، چنانچه این گونه اخبار تبلور واقعی داشته باشد، رخداد جدیدی نبوده و مغایر با موازین قانونی و حقوقی است و می‌ بایست در حد خبر یک بار مصرف برای آن ارزشگذاری کرد".
با این حال، برخی فرماندهان و مقامات میانی سپاه پاسداران نیز طی سخنرانیهایی در آستانه "روز پاسدار"، نسبت به تصمیمی که احتمال دارد دولت آمریکا در مورد سپاه بگیرد واکنشهایی نشان داده و در رد آن سخن گفته اند.

Wednesday, August 1, 2007

زوجین پای همدیگر را بگیرند

دو سال قبل وقتی داشتم می نوشتم که اگر احمدی نژاد برسرکار بیاید، سرکوب و فشار اجتماعی تشدید می شود، خودم نمی توانستم بفهمم که این موضوع یعنی چه. در حقیقت می دانستم که چنین اتفاقی خواهد افتاد، اما نمی توانستم آن را تصور کنم. در آن تابستان سال 1384 نمی توانستم ایرانی را تصور کنم که هر هفته خبر اعدام و مرگ گروهی را می شنویم و خبر دستگیری کسانی را می شنویم که می نویسند و حرف می زنند و فکر می کنند. امروز خبر دستگیری فرشاد قربانپور و مسعود باستانی آمد و اینکه سهیل آصفی جوان هم احضار شده است و خانه اش را بازرسی کرده اند و همه چیزش را برده اند. خبرهای بد مثل اینکه نمی خواهند امان نفس کشیدن را به آدم بدهند. به نظر می رسد که دولت و قوه قضائیه دارند با شدت می کوبند، از طرفی می خواهند شرایط را چنان سنگین کنند که در همین شش هفت ماه باقی مانده تا انتخابات فضای کشور را چنان کنند که مردم هیچ امیدی به رفتن پای صندوق رای نداشته باشند و دعا کنند که آمریکا حمله کند. این وضع ذلت باری است. ذلت بار و غیر انسانی. اگر اصلاح طلبان و نیروهای فعال سیاسی به این فشارها واکنش نشان ندهند، خودشان را خراب کرده اند و اگر واکنش نشان بدهند، زیر فشار بیشتری قرار می گیرند. برای گریز از این فشار فقط یک راه باقی است، این که در مقابل فشار اعتراض کرد. هرکسی که گمان کند این شتر در خانه او نخواهد خوابید، اشتباه می کند، این شتری است که مرتضوی روی آن نشسته است و وظیفه دارد به خانه همه سر بزند، تنها راهی که مانده این است که به این وضع اعتراض کنیم. دیروز در مورد صدور حکم اعدام برای دو روزنامه نگار کرد، یعنی عدنان حسن پور و دوستش نوشته بودم، اما امروز گفته های صالح نیکبخت، وکیل دادگستری را خواندم که گفته بود: « آنها بخاطر روزنامه نگاری دستگیر نشده اند، دوستان خارج نشین موضوع را قاطی و مغشوش کرده اند و دنبال شهید می گردند. نه عدنان قهرمان است و نه دوستش. هر دو بخاطر کار حزبی دستگیر شدند و مطالب و مدارک مربوطه از طرف آنها ثبت و ضبط شده است.» این خبر هم خوب است و هم بد، خوب است، چرا که نشان می دهد که قوه قضائیه هنوز آنقدر دیوانه نشده که به روزنامه نگار حکم اعدام بدهد و طبعا نباید گذاشت به هیچ وجه فضائی بوجود بیاید که هرگونه مجازات سنگین در انتظار روزنامه نگاران باشد، از طرف دیگر خبر بدی است، به این معنی که صدور حکم اعدام دارد چنان عادی و معمول می شود که می توانیم با خیال راحت بگوئیم که پس برای اعدام دلیل منطقی دارند. وضع بدی است، اگر نترسی و نترسانی فشار سنگین می شود و اگر بترسی و بترسانی می شود همان که او می خواهد، یعنی زندگی مردم در وحشت. ابراهیم یزدی گفت: « با زندانی کردن فعالان دانشجویی می خواهند ما را بترسانند.»
گوجه فرنگی حق مسلم ماستواقعا به قول شیمون پرز« احمدی نژاد یک جوک باورنکردنی است.» گاهی اوقات یک حرف هایی می زند که آدم باید گوش هایش را پاک کند، سرش را تکان بدهد، دوباره بخواند، دوباره گوش بدهد، ببیند واقعا یک موجودی که نه رئیس جمهور، حداقل دیپلمه بیکار، چنین سخنان نغزی را صادر کرده است. به دنبال شکست غیرمنتظره تیم فوتبال ایران و حذف تیم ملی در همان اوایل کار، احمدی نژاد در کمال افتخار و شادمانی گفت: « افتخارات اخیر در تاریخ ورزش ایران بی سابقه است. این که ورزشکار زن ما در رشته دو و میدانی با حفظ شخصیت و کرامت انسانی و اسلامی در رقابت های قهرمانی آسیا روی سکوی افتخار می رود، دارای ارزش ویژه است.» احمدی نژاد در یک مورد دیگر گفت: « هرگز ندیدم که مردم شعار بدهند گوجه فرنگی، گوجه فرنگی، حق مسلم ماست.» آگاهان در همین راستا موارد زیر را تذکر دادند.اول: مردم ایران اصولا مشکل شان گوجه فرنگی نیست، مشکل اصلی شان انرژی هسته ای است که خدا را شکر داریم و از آن استفاده می کنیم.دوم: اصولا وقتی رئیس جمهور جمله ای که خودش قبل از انتخابات گفته است را خودش نشنیده، طبیعی است اگر هم مردم چنین شعاری داده باشند، نمی شنود.سوم: با توجه به اینکه گوجه فرنگی اصولا کلمه خوبی برای شعار نیست، چون نه وزنش درست است و نه قافیه اش جور است، طبیعی است که به جای اینکه مردم شعار بدهند گوجه فرنگی حق مسلم ماست، دانشجویان در فاصله ده متری با احمدی نژاد شعار می دهند « آزادی حق مسلم ماست.» من مطمئنم این یکی را هم احمدی نژاد نشنیده است.چهارم: فرض کنیم مردم چنین شعاری داده بودند، اگر چنین شعاری داده بودند، الآن به همان اندازه که انرژی هسته ای در اختیار مردم است و نیروگاه بوشهر از صبح تا شب مشغول کار است و اورانیوم غنی سازی می کنیم کیلو کیلو، قیمت گوجه فرنگی پائین می آمد؟پنجم: علت اینکه مردم شعار ندادند گوجه فرنگی حق مسلم ماست، این بود که اصولا دولت احمدی نژاد برای حل مشکل اقتصادی مردم روی کار نیامده، مردم به احمدی نژاد رای دادند که انرژی هسته ای تولید شود که شد، به او رای دادند که امنیت برای مردم بوجود بیاورد که آورد، به او رای دادند که اسرائیل را از روی نقشه دنیا حذف کند که کرد، حالا مرگ می خواهید بروید کردستان، لازم هم نیست روزنامه نگار باشید.
زوجین پای همدیگر را بگیرندمشکل تاکستان حل شد، اعلام شد که رسیدگی به تخلفات قاضی صادر کننده حکم سنگسار را در تاکستان داده است، حتما انجام می شود. آگاهان گزارش دادند که برای رسیدگی کامل به تخلفات این قاضی قرار است همان شعبه ای که به تخلفات قاضی مرتضوی رسیدگی کرده است، رسیدگی کند که عدالت کاملا اجرا شود. حالا خیال تان راحت شد؟! خبر دیگر این که فردا قرار است هفت نفر در مشهد اعدام شوند که مشکلات کشور کاملا حل شود. هفته بعد هم قرار است به تخلفات قاضی مشهد رسیدگی شود که عدالت در این استان هم اجرا شده باشد. از طرف دیگر معاون دادستانی گفت: « زوج ها در خیابان دست همدیگر را نگیرند، این کار درست نیست.» به همین دلیل قرار است کارهای زیر که درست است به جای آن کار که درست نیست، انجام بگیرد:اول: زوج ها می توانند دست ماموران نیروی انتظامی را بگیرند.دوم: زوج ها می توانند دست زوج های دیگر را بگیرند که نیروی انتظامی آنها را راحت دستگیر کند و بیخودی وقتش را برای تذکر دادن هدر ندهد.سوم: زوج ها می توانند برای احترام به امنیت اخلاقی جامعه، به جای اینکه دست همدیگر را بگیرند، یک طناب گردن همسرشان بیندازند و او را همراه ببرند.چهارم: زوج ها می توانند به جای این که دست همدیگر را بگیرند، پای همدیگر را بگیرند، فقط چون خم شدن اصلا کار درستی نیست، باید زوج یا زوجه پای خودش را بالا بیاورد که زوج یا زوجه بدون خم شدن پای طرف را بگیرد.پنجم: زوج ها برای حفظ کانون خانواده و احترام به امنیت اجتماعی و اخلاقی می توانند به جای اینکه دست همدیگر را بگیرند به همدیگر لگد بزنند، همدیگر را گاز بگیرند، همچنین برای افزایش ضریب امنیت اجتماعی می توانند با سنگ هم به همدیگر حمله کنند.ششم: زوج هایی که می ترسند وسط خیابان همدیگر را گم کنند، می توانند دست بچه شان را بگیرند. البته باید دستکش دست شان بکنند که بچه یا خودشان احساس نکنند که فعل حرامی انجام شده است.معاون دادستانی همچنین اعلام کرد که در مرحله بعدی طرح امنیت اجتماعی برقراری هر گونه ارتباط مشروع میان زوجین هم غیرقانونی است. کسانی که قصد ازدواج دارند، از این به بعد این نکته را در نظر بگیرند. مجلس خبرگان جلسه فوق العاده نخواهد داشتمجلس خبرگان رهبری که پس از درگذشت آیت الله مشکینی رئیس این مجلس احتمال داشت که با تشکیل جلسه فوق العاده، هاشمی رفسنجانی را به عنوان جانشین انتخاب کند، اعلام کرد که برای تعیین جانشین آیت الله مشکینی جلسه فوق العاده نخواهد داشت. این مجلس اعلام کرد که منتظریم نفر بعدی هم بمیرد تا بیخودی وقت تلف نشود

Friday, July 27, 2007

دوست چاق انتخاب نکنبد!



محققان آمریکایی می گویند داشتن دوست، خواهر و برادر یا همسری که اضافه وزن دارد خطر چاقی را در فرد افزایش می دهد.
به گفته آنها داده های شخصی مربوط به بیش از 12 هزار نفر حاکی از آن است که احتمال چاق شدن فرد در صورت چاق بودن دوست، خواهر و برادر، یا همسر به ترتیب به میزان 57 درصد، 40 درصد و 37 درصد افزایش می یابد.
آنها استدلال می کنند که این مطالعه نشان می دهد عوامل اجتماعی، مانند سایز اندام سایر افراد، در چاق شدن موثر است.
نتایج این مطالعه در نشریه پزشکی نیوانگلند چاپ شده است. با این حال پژوهشگران می گویند نتایج آن قطعی نیست زیرا ممکن است عوامل پنهان دیگری نیز در کار باشد.
محققان در دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد و دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سن دیه گو، داده های جمع آوری شده طی 32 سال را به عنوان بخشی از یک مطالعه قلب بررسی کردند.
شرکت کنندگان اطلاعات شخصی خود از جمله "شاخص وزن بدن" و نام دوستانی که می شد با آنها تماس گرفت را ارائه کردند.
'علت و معلول'
نویسندگان مقاله توانستند پیوندهای اجتماعی فراد از جمله روابط با دوستان و اعضای خانواده را به دقت ترسیم کنند.
تاثیر مربوط به چاقی عموما میان افراد جنس موافق شدیدتر بود.
و تحلیل آنها به این مساله اشاره داشت که این ارتباط را فقط نمی توان به شباهت ها در سبک زندگی و محیط افراد نسبت داد و برای مثال تاثیر دوستان حتی وقتی در مناطق مختلف زندگی می کردند همچنان هویدا بود.
نیکلاس کریستاکیس از محققان این مطالعه گفت: "اینطور نیست که افراد چاق یا افراد لاغر برای وقت گذرانی دنبال افرادی مثل خود بگردند."
"بلکه یک رابطه مستقیم، علت و معلولی، وجود دارد. ظاهرا اتفاقی که می افتد این است که یک شخص که چاق می شود به احتمال زیاد تغییری در برداشت ها نسبت به آنچه اندازه مناسب اندام به حساب می آید ایجاد می کند."
"افراد به این نتیجه می رسند که چاق تر شدن قابل قبول است چون افرادی که اطرافشان هستند چاق تر هستند، و این طرز فکر گسترش می یابد."

فاطمه رجبی: متأسفانه خاتمی هنوز با لباس روحانی دارد می گردد!



این مطلب به قلم فاطمه رجبی در سایت وی منتشر شده است و صرفاً جهت آشنایی بیشر مخاطبان عصرایران با "نوع خاصی از ادبیات معاصر!" منتشر می شود: سفرمحمد خاتمی به دارالعباده یزد و دارالمؤمنین کاشان در سیزدهم رجب، مایه شگفتی بسیار می‌شود، و این پرسش طبیعی را پیش می‌آورد که آیا شهرهای یزد و کاشان که در دوران طاغوت هم به دارالعباده و دارالمومنین مشهور بودند، امروز در بستر سیاسی‌کاری اصلاح‌طلبانه نزول یافته‌اند؟!
سخن روشن‌تر و رساتر آنکه، محمد خاتمی پس از 8 سال حاکمیت اصلاح‌طلبی با مبنا و انگیزه و هدف دین‌ستیزی و فرهنگ‌سوزی، در دوران جدید شگرد دیگری را پیش گرفته است. وی که متأسفانه هنوز لباس روحانی بر تن دارد، در حالی که با چماق 8 ساله ریاست‌جمهوری خود مدام بر فرق ملت کوبید که: "اندیشه‌ای که رأی نیاورده حق نظر ندارد، و باید به اراده مردم تمکین کرد." امروز نه تنها رأی دینمدارانه مردم را بر نمی‌تابد، بلکه شتابزده و نابردبارانه با دوره‌گردی‌های مشکوک خارجی و سفرهای پر مسأله داخلی در پی اغراض سیاسی است.
سؤال این است که محمد خاتمی دارای چه جایگاهی است؟ روحانی است؟ با کدام تحصیلات و وجهه‌ی حوزوی؟ کدام مبنا و باور دینی؟ کدام رفتار و گفتار مذهبی؟ آیا صرف داشتن لباس روحانی، می‌تواند او را یک روحانی صاحب‌نفوذ در میان دینداران یا بی‌دینان معرفی کند؟ آیا فریاد 8 ساله‌اش مبنی بر "شکست دین در تقابل با آزادی" که عملا هم به انجام آن همت گماشت، از کدام ذهن پاک خواهد شد؟ آیا منابع مالی نامعلوم داخلی و خارجی و البته بی‌پایان او که هزینه سرسام‌آور، کردارهای سیاسی ـ حزبی و سفرهای مارکوپولویی و قبیله‌ای‌اش را تأمین می‌کند، می‌تواند مایه نفوذ و آبروی دینی یا سیاسی برای او باشد؟
آیا انجام عمل حرام وی در دست دادن با زنان در ایتالیا که علاوه بر فیلم، تصاویرش در روزنامه کیهان درج گردید. مؤید روحانیت، دینداری و شایستگی و صلاحیت اوست؟ آیا خاتمی یک دانشگاهی است؟ با کدام مدرک علمی؟ آیا تکرار گفته‌های دین‌ستیزان قرن 18 اروپا مؤید دانشگاهی بودن اوست، یا نوشتن کتابی غرب‌گرایانه که تایید استاد مارکسیست اخراجی را پشتوانه دارد.
آیا گفت‌وگوی تمدن‌هایش که یک سر آن عطاء ا... مهاجرانی است با رسوایی‌های اخلاقی و سیاسی، سر دیگرش در دکترای افتخاری خاتمی در انگلیس و دست دادن او با زنان در ایتالیا، و سجده کردن بر کاخ سفید با اهدای ویزای اعضای و خدمات تشریفات کاخ سفید به وی، می‌تواند جایگاه معتبر سیاسی و یا علمی برایش ایجاد کند؟
آیا اعترافات هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش در «براندازی نرم» توسط اصلاح‌طلبان حاکم و نام بردن از افراد مؤثر و مسؤول دولت خاتمی ـ که البته به یمن وجود ضرغامی سانسور شد ـ دستمایه‌ی «خاتمی» در سفرهایش می‌باشد؟
به هر حال خاتمی با تئوری و عمل دین‌ستیز آشکارا اعلان داشته می‌دارد که التزام اعتقادی و عملی به اسلام ندارد. این مهم عملا به انجام رسیده گرچه جامعه روحانیت نسبت به آن متأسفانه با اغماض نگریست. و دادگاه ویژه روحانیت در خلع لباس او و حتی احضار و محاکمه‌اش تقصیرکار باقی ماند. اما از این به بعد سفرهای خاتمی به هرکجا می‌تواند باشد و با هر منبع مالی حمایت شود. واشنگتن یا تل‌آویو، لندن یا ... .
اما در ایران و در میان مردم دین‌مدار، وطن‌دوست و غیرتمند و با فرهنگ چرا؟
حال پرسش آن است اصلاح‌طلبی برانداز، دستوری و هدفمند، با کدام نگاه و غرض‌ورزی و برآورد، شهرهای مؤمن‌پرور «یزد» و «کاشان» را آن هم در شب میلاد امیر عدل، مولای متقیان و افضل مخلوقات پس از پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و سلم میدان جولان «خاتمی» می‌کند؟ آیا شکستن قبح انجام عمل حرام آن هم در لباس روحانیت، چنین هزینه‌ای را می‌طلبد؟ آیا فرهنگ‌ستیزی بی‌سابقه محمدخاتمی باید با ملعبه کردن آبروی مردم یزد یا کاشان استمرار یابد؟
به هر حال بر مردم یزد و کاشان است که این میهمان خود خوانده را در نحوة میزبانی متوجه اعمال فرهنگ‌سوز خود کنند، و به او یادآور شوند که به همان سفرهای آمریکا و انگلیس و فرانسه‌اش اکتفا کند، و دست از سر مردم مؤمن ایران اسلامی بردارد. آیا در شهرهای ایران امکان دست دادن با زنان برای او....!

Monday, July 23, 2007

روشن:همه مي‌دانند كه قلعه‌نويي مربي كوچكي است



خبرگزاري فوتبال ايران- حسن روشن، مهاجم اسبق تيم‌ملي و استقلال با اشاره به ناكامي ايران در مسابقات جام ملت‌هاي آسيا گفت: همه مردم و فوتبالدوستان از اين شرايط ناراحت هستند ولي خود بزرگ‌نمايي و لجبازي‌هاي كادرفني باعث شد تا تيم‌ملي نمايش ضعيفي از خود ارائه دهد.وي در گفت‌وگو با خبرگزاري فوتبال ايران با بيان اين مطلب اظهار داشت: اگر قلعه‌نويي اختيارات را در بين دستيارانش تقسيم كرده باشد، بايد كادرفني را مقصر اصلي قلمداد كرد، در غير اينصورت فقط شخص قلعه‌نويي پاسخگوي ناكامي تيم‌ملي خواهد بود. اين در فوتبال كاملاً جاافتاده كه در برد و باخت نقش سرمربي از هم پررنگ‌تر است و اين موضوع در مورد تيم‌ملي هم صدق مي‌كند.روشن در ادامه گفت: انسان هميشه تشنه پيشرفت است و بلندپروازي دارد ولي بايد جايگاه افراد هم به خوبي تعريف شود. امروز بايد كساني را مقصر اصلي قلمداد كرد كه قلعه‌نويي را به عنوان سرمربي انتخاب كردند، در صورتي‌كه همه مي‌دانند او براي هدايت تيم‌ملي يك مربي كوچك بود و سرانجام همه چيز دست به دست هم داد تا حتي از تيم‌هاي متوسط آسيايي هم عقب بمانيم.وي تاكيد كرد: چند ماه پيش بارها كارشناسان گفتند كه تيم‌ملي مربي بزرگ مي‌خواهد ولي متاسفانه مسئولان فدراسيون روي عقايد خود پافشاري مي‌كردند تا اين وضعيت به وجود بيايد. وقتي اين حرف را زدم منظورم اين نبود كه مرا سرمربي تيم‌ملي كنند، بلكه اعتقاد داشتم يك مربي بزرگ و با جرأت بايد روي نيمكت تيم‌ملي بنشيند.روشن افزود: پس از صعود به جام ملت‌ها و مشخص شدن حريفان، هيچ برنامه‌اي براي حضوري پرقدرت در اين مسابقات نداشتيم و مستحق ناكامي در اين مسابقات بوديم. متاسفانه همه چيز از دست رفت و هيچ‌كس هم جوابگو نخواهد بود.بازيكن اسبق تيم‌ملي در ادامه صحبت‌هاي خود گفت: تيم‌ملي بازيكنان بزرگي دارد كه در ليگ‌هاي آلمان، اسپانيا، ايتاليا و انگليس بازي مي‌كنند. آنها زيرنظر بزرگترين مربيان دنيا بازي مي‌كنند و با اين شرايط نمي‌توانند اين موضوع را در خودشان هضم كنند كه يك مربي كوچك بالاي سر آنها باشد. بازيكني كه در تيم‌هاي اروپايي بهترين تمرينات را انجام مي‌دهد، با تمرين آقاوسط و دويدن دور زمين نمي‌تواند براي تيم‌ملي مفيد باشد، اگر يك مربي بزرگ وكاربلد روي نيمكت ايران بود، به طور حتم نتايج بهتري مي‌گرفتيم.روشن در پايان تصريح كرد: مثل اينكه بعضي از بازيكنان تيم‌ملي، حاضر به زدن پنالتي نشده‌اند كه اين موضوع ضعف مديريت سرمربي را نشان مي‌دهد. ما شرايط بسيار خوبي براي قهرماني داشتيم ولي همه چيز به آساني هدر رفت. فقط اميدوارم آقايان طاقت انتقاد را داشته باشند چون انسان براي پيشرفت احتياج به منتقد دارد و تعريف و تمجيد موافقان هيچ فايده‌اي ندارد. جهان فوتبال

همه سوپر مارکت‌های محله رئیس جمهور!



عضو فراکسیون اقلیت در واکنش به اظهارات مهدی کلهر، مشاور رسانه‌ای رئیس جمهور، مبنی بر این که «کوتوله‌هایی در مجلس داریم که نهایت ایده‌آلشان گوجه فرنگی است و زمانی که گوجه فرنگی سالادشان کم می‌شود، نعره می‌زنند» گفت: از قول ما به آقای کلهر بگویید که لازم نیست از نمایندگان انتقاد کنند، بهتر است آدرس سوپرمارکت محله آقای احمدی‌نژاد که مواد غذایی ارزان می‌فروشد را بدهد.
بیژن شهبازخانی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی آفتاب با اشاره به سخنان احمدی‌نژاد در مجلس راجع به قیمت گوجه فرنگی گفت: پیشنهاد آقای احمدی‌نژاد این بود که مردم گوجه‌فرنگی، مرغ، تخم‌مرغ و غیره را از سوپر مارکت محله ایشان که ارزان فروش هم است، بخرند. این مسأله تقصیر نمایندگان نیست، اما نمایندگان به محله آقای رئیس جمهور مراجعه کردند و این مغازه را نتوانستند پیدا کنند!
وی خطاب به کلهر گفت: ایراد در خود دولت است بنابراین به دنبال مقصر در بین نمایندگان نگردید بلکه مشکل را از داخل خود دولت جستجو کنید.
شهبازخوانی در پایان افزود: در هر صورت ما هنوز منتظریم که آدرس سوپر مارکت محله آقای رئیس جمهور به نمایندگان داده شود و ما هم این آدرس را به مردم بدهیم تا مردم از این سوپر مارکت منصف خرید کنند.

Saturday, July 21, 2007

رویانا فصل پاییز همسرش را انتخاب می‌کند



رئيس پايگاه تحقيقاتي علوم سلولي پژوهشكده رويان اصفهان گفت: رويانا دومين گوسفند شبيه‌سازي شده در ايران، در فصل پاييز جفت‌گيري خواهد كرد. محمدحسين نصر‌اصفهاني رئيس پايگاه تحقيقاتي علوم سلولي پژوهشكده رويان اصفهان در گفت‌وگو با فارس گفت:‌ «رويانا» دومين گوسفند شبيه‌سازي شده، هم اكنون 9 ماهه شده و وضعيت جسماني خوبي دارد و با گوسفندان ديگر هم سن خود تفاوتي ندارد. وي با اشاره به اين‌كه رويانا همانند ديگر گوسفندان در اين سن، قادر به توليد مثل و جفت‌گيري است، ادامه داد: ولي ما بايد صبر كنيم تا فصل جفت‌گيري (فصل پاييز) برسد و در اين زمان مي‌توانيم رويانا را براي جفت‌گيري آماده كنيم. رئيس پايگاه تحقيقاتي علوم سلولي پژوهشكده رويان اصفهان اضافه كرد: در فصل پاييز رويانا را با چند ماده جدا خواهيم گذاشت و گوسفند ماده را بايد تحت نظر داشته باشيم تا بتوانيم توانايي توليد مثل اين گوسفند شبيه‌سازي شده را مورد ارزيابي قرار دهيم. نخستين گوسفند شبيه‌سازي كشور كه جنين آن از طريق انتقال هسته يك سلول بالغ از غضروف گوش گوسفند به درون تخمك بدون هسته گوسفند ديگري به دست آمده بود، حدود ساعت 10 شب ‌چهارشنبه 11 مرداد 85 در پايگاه تحقيقاتي پژوهشكده «رويان» در اصفهان متولد شد. اين گوسفند ماده علي‌رغم تلاش‌هاي دامپزشكي فراواني كه صورت گرفت به دليل عوارض زايماني نتوانست بيش از چند دقيقه ادامه حيات دهد با اين حال آزمايش‌هاي مولكولي بر اساس ماركرهاي STR مويد صحت انجام همانندسازي بود. دومين گوسفند شبيه‌سازي شده «رويانا» در ايران ساعت 30 دقيقه بامداد ‌شنبه 8 مهر‌ از طريق عمل سزارين در پايگاه تحقيقاتي اصفهان پژوهشكده رويان به دنيا آمد و هم اكنون ‌در سلامت كامل به سر مي‌برد.

Tuesday, July 17, 2007

مردها عاشق خودروهايشان هستند


محققان انگليسي گفتند، مردان بيش از زنانشان به خودروهاي خود تعلق خاطر دارند. به گزارش پايگاه اينترنتي الرايه ، محققان افزودند؛ اين علاقه و احساس مردان به خودروهايشان، نشان دهنده ديگر دوستي آنهاست.براساس اين تحقيق، علاقه مردان به خودروهايشان هنگام رانندگي به وضوح قابل مشاهده است و برعكس زنان ، مردان هنگام رانندگي يك دست خود را روي ترمز دستي تكيه داده و يك دست ديگر را به بيرون شيشه اتومبيل مي برند.به اعتقاد محققان انگليسي، مردان با خودروي خود مانند يك حيوان دست آموز و يا محبوب برخورد مي كنند.

دفاع یک زن عضو کانون نویسندگان از ازدواج‌موقت-صیغه چیز خوبیه


شهرنوش پارسی‌پور عضو کانون نویسندگان و نویسنده‌ «زنان بدون مردان» و «طوبا و معنای شب» چندی پیش در هجدهمین کنفرانس پژوهش‌های زنان ایرانی به ‌عنوان زن سال برگزیده شد.
انتخاب او واکنش‌های مختلفی را شکل داد، بخشی از این واکنش‌ها به خاطر دیدگاه پارسی‌پور در مورد ازدواج موقت و نظراتش در مورد زنان است.
راديو زمانه بخشي از سخنان پارسي‌پور را در سايت خود آورده است كه وي معتقد است، ازدواج موقت در حال حاضر بهترین شرایط برای زنی‌ست که همسر خود را از دست داده و با چند فرزند امکان ازدواج مجدد ندارد. او با مسأله کسب درآمد از اين طریق مخالف است و مي‌گويد:در جامعه پیش می‌آید که زنان به دلایل مختلفی یا ازدواج نمی‌کنند یا ازدواج‌شان منجر به شکست می‌شود، در چنین حالتی صیغه برای این افراد به نظر من راه‌حل بسیار خوبی‌ست.
او مي‌گويد: ازدواج موقت یکی از قوانین‌اش این است که مرد به زن پول بدهد. این را می‌توانند قرار بگذارند و زن بگوید مثلا من روزی یک ریال از تو می‌گیرم. من نمی‌فهمم این مسأله چرا این‌قدر مشکل ایجاد کرده است. در حالی‌که من با فقر دست و پنجه نرم می‌کنم، در همان حال نیازهای عاطفی و جنسی هم دارم. من نمی‌توانم به جرم این‌که فقیر هستم و دوتا بچه هم روی دستم مانده، از نظر عاطفی هم به خودم فشار بیاورم. البته بدون شک جامعه‌ی سنتی ایران از پذیرش چنین افرادی ابا دارد، یعنی واهمه دارد.
اين عضو كانون نويسندگان مي افزايد: خود من در زندگی‌ام چندباری این کار(صیغه) را کرده‌ام. منتها زندگی من سوخته ، از نظر اقتصادی خیلی فشارهایی روی من بوده. ولی به شما می‌گویم: نبودن مرد در زندگی من در دوران‌هایی به‌شدت مرا آزار داده است. شما می‌دانید زنان ما چقدر رنج می‌برند که نمی‌توانند این نیازهایشان را اعلام کنند.
وي ادامه مي‌دهد: من نیازهای خیلی شدید داشتم، از عدم ارضای آنها به‌شدت رنج بردم، اعصابم خرد شده، داغون شدم. به‌خاطر همین امروز سعی می‌کنم به بقیه بگویم که دچار این گرفتاری نشوند. چرا باید یک زن وقتی می‌خواهد یک خانه بگیرد دچار دردسر بشود؟ یعنی همه‌ی همسایه‌ها و دیگران فضولی کنند در زندگی‌اش و بگویند چرا این زن شوهر ندارد. خب اگر صیغه شود بخشی از مسائلش حل می‌شود.
پارسي پور گفت: من همین حالا به‌عنوان سمبولیک اگر آمادگی داشتم که ازدواج کنم، با یکی دوست می‌شدم و می‌گفتم برویم با هم صیغه کنیم. فقط برای اینکه قبح این مسأله بریزد. ولی من الان در شرایطی نیستم که بروم با مردی زندگی کنم.

اعتراف


Friday, July 13, 2007

وعده های انتخاباتی نو


آیا خانم "تانیا دروکس" را می‌شناسید؟ اگر می‌شناسید که فبهاالمراد و نعم‌المطلوب! اگر نمی‌شناسید باید بگویم بیش از نصف عمرتان فناست. برای اینکه نصفه دیگر عمرتان هم فنا نشود این چهره کاملا برجسته (بهتر است بگویم این فرد کاملا برجسته!) را خدمت شما
معرفی می‌کنم
تانیا دروکس لیدر حزب NEE بلژیک بوده و کاندیدای مجلس سنای این کشور برای انتخابات ۱۰ژوئن (۲۰خرداد) است. رقبای وی قول داده‌اند در صورت انتخاب شدن ۲۰۰هزار شغل جدید ایجاد کنند و ایشان هم برای اینکه در مقابل رقبا کم نیاورد وعده ایجاد ۴۰۰هزار فرصت شغلی را داده‌است. البته تا اینجای ماجرا به بنده و شما ربطی ندارد. اما
موضوع از اینجا به بعد جالب‌تر می‌شود.این خانم محترم قول داده در صورت موفقیت در انتخابات و به‌دست آوردن اکثریت آرا، به چهل‌هزار نفر از هوادارانش، نوع خاصی از خدمات جنسی! (کاش می‌تونستم بگم از چه نوعی) ارائه دهد. البته فکر نکنید این خانم ریاضی‌اش ضعیف است یا اینکه نمی‌داند که چهل‌هزار خیلی زیاد است چون ایشان فکر همه جا را هم کرده و در وبسایت خودش نوشته است:
ایشان تاکید کرده‌اند که کاملا عدالت محور بوده و همه را به یک چشم می‌بینند. برای همین در ارائه خدمات به ملت همیشه در صحنه کاملا عادلانه رفتار کرده و به اندازه مساوی به همه حال خواهند داد!
به علت اینکه وبلاگ پژواک سعی در احترام به سلایق خوانندگان اعم از خانمها وآقایان را دارد لهذا ادامه مطلب را ادامه نداده و به وبلاگهای دیگر که آدرسهازیلااعلام میشودلینک داده که دوستان میتوانند مراجعه کنند




Thursday, July 12, 2007

کسی که به احمدی نژاد رای نداد


شاخ گاو و .....

آب علی و آب فاطی

رئيس‌جمهور امروز در اظهارات مهمي گفت، اگر برنامه چهارم را روي کاغذ بکشيم، يک دست آن به سمت آبعلي مي‌رود، يک دست به سمت جاي ديگر.

رئيس‌جمهور در حال نشان دادن جاي ديگر.
البته من فکر کنم منظورشون از آب دیگر آب فاطی بوده است
پس با هم سخنان امروز رئیس جمهور را تکرار میکنیم:اگر برنامه چهارم را روي کاغذ بکشيم، يک دست آن به سمت آب علي مي‌رود، يک دست به سمت جاي ديگر(آب فاطی)البته دست رئیس جمهور معلوم نیست دیگه به کجاهای دیگر هم میره؟البته ما نمیدونیم احمدی نژاد چند تا برنامه تا حالا دیده که این چهارمیشه!

Wednesday, July 11, 2007

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

جناب آقای نیری شما اگر اهل تظاهر نیستید و صرفا برای خدا کار میکنید یک فکری به حال خانواده های کم درآمد ایرانی و جوانانی که چندین سال است در عقد مانده یا برای تهیه لوازم عروسی معطل مانده اند یا به همین دلایل مجبور به جدایی شده اند بکنید . شما پول زکات و صدقات ایرانیها را میبرید به فلسطین ولبنان و دیگر کشورها که حتی برخی از آنان حتی مسلمان نیستند و دینی هم ندارند هدیه میدهید !حالیا اینکه پول زکات و سهم امام یا صدقه به غیر مسلمان تعلق نمیگیرد و اگر هم آنان مسلمان باشند آیا با وجوداین دریای مشکلات جوانان صحیح است که شمااین امکانات را در اختیار برای دیگر کشورها که حتی پایگاههای هوایی شان در خدمت بمب افکنهای آمریکاییست بگذارید!

خواجه حرمسرا

سنگسار فرهنگی

Monday, July 9, 2007

هجده تیر یوم الشیطان است

سید محمد خاتمی به شیراز رفت و همانطور که بنا بود باشد، با استقبال عمومی مردم مواجه شد. روزنامه کیهان عزای عمومی اعلام کرد و نوشت که « کمتر از هزار نفر در استقبال از خاتمی اجتماع کرده بودند.» شب هم صدا و سیما اقدام به ضایع کردن خاتمی کرد و ظاهرا قضیه نتیجه معکوس داد. به نظر می رسد سفرهای استانی راه خوبی برای رفتن به استقبال انتخابات است. وزارت کشور هم ایکی ثانیه و در کمال عسر و حرج اعلام کرد که فقط چهار روز دیگر برای استعفای کسانی که می خواهند نامزد انتخابات شوند، وقت باقیمانده است. فعلا با این اوضاع کمتر از شش ماه تا ثبت نام داوطلبان و هشت ماه تا رای گیری وقت است. داوود سلیمانی از نیروهای اصلاح طلب گفت: « همگرایی محور کار و استراتژی آینده اصلاح طلبان است.» آگاهان از کلیه اصلاح طلبان خواستند از هرگونه عصبی شدن، زدن توی جاده خاکی، بار سنگین برداشتن، باز کردن در به روی هر نوع موجود ناشناخته و دست دادن جلوی هر نوع دوربین و موبایل دوربین دار خودداری کرده و یواش یواش راه بروند، بلند بلند حرف نزنند. مرتضی نبوی در نقش « عسس بیا اینو بگیر» گفت: « اصلاح طلبان دست از افراطی گری برنداشته اند.» در عوض تاجرنیا هم در کمال رافت اسلامی و « ما بچه های نازنازی» گفت: « اصلاح طلبان تندرو واژه غلطی است.»
سعه صدر و سعه ذیلعماد افروغ گفت: « دولت در برخورد با نقد سعه صدر ندارد.» آگاهان گفتند: در عوض برای اداره کشور تا دلتان بخواهد سعه ذیل دارد. در همین راستا یا در یک راستای دیگر، احمدی نژاد که پس از نامه 57 اقتصاد دان آنها را به همه چیز جز جاسوسی مستقیم متهم کرده بود، قرار شد دیروز با آنها گفتگو کند. البته دفتر امور رسانه ای رئیس جمهور اعلام کرد که این ملاقات که قرار بود دیروز اتفاق بیافتد به روز پنجشنبه موکول شده است. فکر می کنم روز پنجشنبه احمدی نژاد برای یک سفر سرزده به گامبیا یا توگو برود و به این زودی نیاید.
وزیری که به غریبه جایزه می دهدهمزمان با افزایش موج دستگیری دانشجویان دانشگاهها که احتمالا از امروز که هجدهم تیر است، تشدید خواهد شد، وزیر علوم در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان خارجی مقیم ایران شرکت کرد. وزیر علوم که یکی از چهره های برجسته علمی جهان به مبلغ 195 دلار است، از این فارغ التحصیلان خواست که تا می توانند پسرخاله ها و دخترعمه های خودشان را به ایران دعوت کنند تا به جای دانشجویان ستاره دار ایرانی مشغول تحصیل در ایران شوند. وزیر علوم در این مراسم می خواست به پیشرفت های بزرگ علمی کشور اشاره کند، ولی چیزی یادش نیامد.
هجده تیر یوم الشیطان استامروز هجدهم تیر است و در همین راستا بحث بر سر انگیزه های وقوع هجده تیر و علل آن در مطبوعات و رسانه های گروهی داخلی و خارجی در گرفت. سین کریمی یکی از مهم ترین روزنامه نگاران ایرانی که برای اولین بار نامش را فاش کرده، چیزهایی را که از واقعه هجده تیر دیده بود، افشا کرد و گفت: « روزنامه های زنجیره ای ستاد فرماندهی غائله 18 تیر بودند.» وی گفت: در این روز گروهی که نه دانشجو بودند و نه طرفدار دانشجویان بودند، نه به دنبال انقلاب فکری بودند و نه اصلا جنبش دانشجویی بودند، اتوبوس ها را آتش زدند و بانکها را غارت کردند. وی که محکم به میکروفون چسبیده بود، گفت: آنها را با مینی بوس از اطراف کالیفرنیا آوردند و بعد از آموزش در دفتر روزنامه های زنجیره ای به نیروهای مظلوم انتظامی حمله کردند و حتی یکی از آنها برای از بین بردن پلیس خودش را از طبقه سوم روی یک پلیس مظلوم که فقط یک ریش تراش در دستش بود، انداخت که باعث شد تا این پلیس ریش تراش را در جیبش بگذارد. کاف کریمی 21 ساله نیز گفت: من در آن زمان تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودم که دیدم عده ای موبور دارند با تعدادی تانک و نفر بر به طرف تلویزیون می روند، آنها مرکز صدا و سیما را اشغال کردند و استودیوی پخش را در دست گرفتند و یکی از آنها اعلام کرد که نیروی انتظامی به خوابگاه حمله کرده است، در حالی که در آن سال نیروی انتظامی داشت محاصره آبادان را در هم می شکست. ح. دال گفت: در آن زمان من هنوز نمی فهمیدم که نئوکان ها می خواهند چکار کنند، ولی خودم دیدم که زنی به نام فرح کاف که با لهجه غلیظ هلندی داشت انگلیسی حرف می زد، دو میلیون دلار را به دانشجویان داد. مسعود خوش نمک گفت: من هم اصلا در جریان نبودم، تازه داشتیم برای فیلم تدارک می کردیم که چند نفر محکم خوردند به چوبی که در دست یکی از دوستان من بود. روزنامه توپخانه نوشت: روز هجده تیر کودتایی که با استریپ تیز اکبر گنجی در برلین آغاز شده بود، با نیروی عظیم ملت مهار شد. یکی از اعضای اتحاد بزرگ جمهوری طلبان نیز در برلین گفت: روز هجده تیر روز بزرگی بود که نافرمانی مدنی که توسط باقرخان از تبریز آغاز شده و پیام آن را صمد بهرنگی از طرف حزب برای دفتر تحکیم برده بود، پایه های رژیم را لرزاند و صدای آن چندی بعد به برلین رسید. الف باطبی که ادعا می کند در آن روزها در تهران بوده است، گفت: « این هایی که گفتین من نمی دونم، فکر کنم شما دارین در مورد 28 مرداد یا 22 بهمن حرف می زنید، در هر حال من اهل این محل نیستم.»
کار بزرگی در بدن زنانآقای حائری امام جمعه شیراز که 25 سال است بطور متوالی به این اقدام پرداخته است، در یک اظهار نظر سکسی عبادی اعلام کرد: « خدا در بدن شما زنان کار بزرگی کرده است.» در همین راستا سووالات زیر مطرح و گزینه های زیرتر در نظر گرفته شد.
سووال اول: منظور از « کار بزرگ» در جمله خدا در بدن شما زنان کار بزرگی کرده است، کدام است؟1) هر نوع کاری که برجسته باشد؟2) هر نوع کاری که به نظر برجسته بیاید؟3) ممکن است خیلی هم برجسته نباشد، اما به نظر برجسته بیاید؟4) ممکن است بزرگ باشد، ولی برجسته نباشد.
سووال دوم: آیا خداوند در بدن همه زنان کار بزرگی کرده است؟1) در اکثر موارد کار بزرگی کرده است؟2) ممکن است بزرگ یا متوسط یا کوچک باشد؟ 3) ممکن است در بعضی موارد کوچک باشد، ولی بعدا بزرگ شود؟4) هر سه حالت صحیح است.
سووال سوم: فاعل جمله « خداوند در بدن همه زنان کار بزرگی کرده است» چه کسی است؟1) خداوند متعال؟2) امام جمعه شیراز؟3) شوهر زنانی که در بدن شان کار بزرگی انجام شده است؟4) هرکسی آن کار را بکند، فاعل است؟
سووال چهارم: اگر در بدن یک زن خداوند کار بزرگی نکرده بود، آن زن باید چکار کند؟1) جراحی پلاستیک با نظر شوهرش2) جراحی پلاستیک بدون نظر شوهرش3) مواظب رابطه شوهرش با کسانی که خداوند در بدن آنها کار بزرگی کرده است، باشد؟4) خیلی هم لازم نیست بزرگ باشد؟
سووال پنجم: اگر در بدن یک زن کار بزرگی انجام نشده باشد، چه حالاتی ممکن است؟1) او را خداوند خلق نکرده است؟2) آقای حائری تا به حال متوجه کارهای کوچک نشده؟3) باید منتظر بماند تا بزرگ شود؟4) از این بزرگ تر نخواهد شد؟
بقیه سووالات به دلیل مشکلات مربوط به سن پاسخ دهندگان حذف شد.
مسلمانی که لیبرال شدکیهان پریروز به نظرات خاتمی در مورد لیبرالیسم گیر داد. البته آقای خاتمی نظراتش را در قالب سووالی مهم مطرح کرده است که « چگونه یک مسلمان واقعی می تواند لیبرال واقعی باشد؟» در همین راستا چند راه حل به ذهنم می رسد که فکر می کنم از آن طریق یک مسلمان واقعی بتواند لیبرال واقعی هم باشد.راه حل یوسف اسلام: من که باورم نمی شود آدمی مثل کت استیونس با آن همه محبوبیت، همه چیز را رها کند و مسلمان بشود و مسلمان واقعی نباشد، ضمنا لیبرال هم باشد.راه حل بن لادن: من اصلا باورم نمی شود کسی تمام دنیای راحت و پول و زن و بچه و زندگی را برای خدا رها کند و مسلمان واقعی نباشد، منتهی این یکی مسلمان تروریست است.راه حل دکتر شریعتی: من که باورم نمی شود، آدمی مثل شریعتی با آن همه زحمت های بی دریغ و کلمات زیبا و اندیشه های غلط، مسلمان واقعی نباشد، منتهی او یک مسلمان سوسیالیست انقلابی بود.راه حل سید قطب: من که باورم نمی شود سیدقطب با آن همه قدرت و احاطه به مسائل دینی یک مسلمان واقعی باشد، منتهی او یک مسلمان ضدآمریکایی و ضد لیبرالیسم بود. و هزاران راه حل دیگر. اصولا به تعداد اندیشه های فلسفی و ایدئولوژی های مختلف مسلمان واقعی داریم، که هر کدام شان یک جوری مسلمان واقعی اند.
از لاک سکوت خارج شدندهمزمان با تشکیل سه وب سایت بودار متوالی برای افشای اصلاح طلبان، میانه روها، روشنفکران، نویسندگان، افرادی که در طول زندگی شان گاهی اوقات اقدامات شرافتمندانه ای مرتکب شده اند و غیره، دفتر احمدی نژاد اعلام کرد: « از لاک سکوت و انفعال خارج شدیم» این دفتر اعلام کرد از این به بعد اقدامات صدادار زیادی انجام خواهند داد.
یک سنگسار اتفاق افتاددر تاکستان قزوین یک مرد سنگسار شد. وی هفده سال زندانی بود و به نظر می رسید در این هفده سال به اندازه کافی مرده باشد، با این وجود سنگسار شد. زنی که با وی رابطه داشت نیز منتظر اجرای حکم سنگسار است. به نظر می رسد حکومت تصمیم خودش را برای بدنامی بیشتر در جهان گرفته است. دیگر چه می توان گفت.

جنبش دانشجویی

Sunday, July 8, 2007

عکس یکی از 13 سنجاب جاسوس


برای هزارمین بار در طول چند سال گذشته مطبوعات که عامل دشمن، عامل گرانی، عامل خارجی، عامل سیاه نمایی و عامل چیزهای دیگر قلمداد شده بود، توسط صفارهرندی وزیر ارشاد، که قرار است مدافع مطبوعات باشد مورد حمله قرار گرفت. صفار هرندی گفت: « نشانه های موجود بیانگر کودتای خزنده در مطبوعات است.» آگاهان اول نفهمیدند که ایشان منظورش چیست، آیا منظور این است که در مطبوعات کودتای خزنده شده است؟ به عبارت دیگر آیا منظور وزیر ارشاد از کودتای خزنده، اقدام ارشاد در مورد تغییر روزنامه ایران از یک روزنامه اجتماعی خوب به یک روزنامه آشغال راستگرا بوده است؟ نه، این نیست، چون کودتای خزنده توسط دشمن انجام می شود. بنا براین احتمالا توقیف روزنامه « هم میهن» به عنوان کودتای خزنده قلمداد شده است، در حالی که این هم نمی تواند منظور باشد. به هر حال آگاهان پس از ساعتها فشردن انگشت بر پیشانی تلاش کردند که شباهت هایی را بین نشانه های موجود و کودتای خزنده در مطبوعات پیدا کنند. این نشانه ها بشرح زیر است:اول: معمولا در کودتای خزنده هیچ نشانه مشخصی از فعالیت کودتاچیان وجود ندارد، در مطبوعات کنونی نیز نمی گذارند نشانه ای از فعالیت مطبوعاتی وجود داشته باشد .دوم: معمولا کودتای خزنده به آرامی اتفاق می افتد، چون خزنده است و درنده نیست، مطبوعات هم کارشان را به آرامی انجام می دهند.سوم: معمولا در کودتای خزنده گروهی از نظامیان بتدریج قدرت را در دست می گیرند و بعد از مطبوعات را توقیف می کنند، الآن هم گروهی از نظامیان دارند همین کار را می کنند، منتهی ربطی به مطبوعات ندارد.چهارم: معمولا در کودتای خزنده مطبوعات و رادیو و تلویزیون دائم علیه دولت حرف می زنند، در حال حاضر دولت و رادیو تلویزیون علیه مطبوعات حرف می زنند.نتیجه گیری اخلاقی: مطبوعات برای اینکه کودتای خزنده بکنند، باید وجود داشته باشند.
معلم اخلاق و اون جای بچهحالا این طرف معلم اخلاق هست و این جوری حرف می زند، ببین اگر معلم ورزش بود چکار می کرد؟ حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی، استاد اخلاق هیات وزیران در یک اظهارنظر کاملا اخلاقی اظهار داشت: « اصلاح طلبان، این نکبت ها مثل دستمال کاغذی هستند که باهاش پشت بچه ها را تمیز می کنند و می اندازند اون ور، بیاندازید اون ور، خودتان هم اون ور نروید.» وی برای اینکه اصلاح طلبان را از نظر اخلاقی آموزش دهد گفت: « برین گم شین مادر فلان های [...]عوضی». در پی این واقعه اخلاقی مهم، آگاهان موارد زیر را توضیح دادند:اول: اخلاق موضوع مهمی است که باید مورد توجه خاصی قرار بگیرد.دوم: برای پیشبرد اخلاقی معلم اخلاق خیلی مهم است.سوم: طبیعی است که وقتی معلم اخلاق رئیس جمهور فحش می دهد، خود رئیس جمهور هم دروغ می گوید.
سگ ها و گرگ هاهاشم آقاجری بخاطر اینکه گفته بود که "تقلید کار میمون است" و میمون هم نوعی جاندارست و تقليد را از مراجع می کنند بنابراين از نظر قاضی عادل مرجعیت را به حیوان تشبیه کرده بود، اما معلوم نشد که چرا سب نبی، چون او که سخنی درباره پیامبر اسلام نگفته بود. اما نزديک بود شوخی شوخی اعدام شود. دیروز آقای صفار هرندی وزیر ارشاد گفت: « ائمه مانند گوسفندان هستند و بنی امیه همانند سگ می باشند... گوسفند برای مردم سودهای فراوانی دارد و تمام قسمت های آن مورد استفاده است، ائمه نیز این چنین هستند.» وی گفت: « نسل سگ در حال منقرض شدن است و آمریکا و اسرائیل دارند نابود می شوند.» احتمالا اگر هر کسی در هر جای دنیا این جمله را گفته بود، تا همین ساعت حداقل ده هزارتا پرچم آتش گرفته بود و کلی عملیات انتحاری انجام شده بود و دو هزارمتر کفن دور امت شهید پرور پیچیده شده بود و صدها نفر در تظاهرات در سراسر جهان زخمی و احتمالا چند نفری هم کشته شده بودند. ولی فعلا هنوز اتفاقی نیفتاده است. در همین راستا، یعنی اهانت به ائمه اطهار، تفاوت های زیر بین رفتار با هاشم آقاجری و صفار هرندی اعلام می شود.تفاوت اول: صفار هرندی به ائمه اهانت کرده، به روحانیون که چیزی نگفته است، در حالی که هاشم آقاجری به روحانیت اهانت کرده بود، بنا براین به ائمه اهانت کرده بود، پس معلوم شد منظورش پیامبر است.تفاوت دوم: هاشم آقاجری در هر حال باید زندان را می رفت، در حالی که صفار هرندی در هر حال نباید زندان برود.تفاوت سوم: هاشم آقاجری تحصيل کرده بود و شعورش می رسید چه می گوید، بنا براین باید مجازات می شد، اما کسی از صفارهرندی انتظار ندارد که حرف دهانش را بفهمد.تفاوت چهارم: هاشم آقاجری به ائمه توهین نکرده بود، ولی قصدش این بود که به ائمه اهانت کند، اما صفار هرندی به ائمه اهانت کرده بود، در حالی که لابد قصدش این نبود که اهانت کند. تفاوت پنجم: چاقو که دسته خودش را نمی برد، دسته دیگران را می برد. و چند توضیح درباره سگ ها و گرگ ها:توضیح اول: اگر قرار است ائمه نعوذبالله به گوسفندان تشبیه شوند، حتما باید بنی امیه را به گرگ تشبیه کرد، نه به سگ، چون سگ نه تنها دشمن گوسفند نیست، بلکه سگ ها از گوسفندان مراقبت می کنند.توضیح دوم: اینکه نسل سگ در حال انقراض است، چون آمریکا و اسرائیل در حال نابودی است، یکی از شاهکارهای جانورشناسی سیاسی است، نسل سگ در حال انقراض نیست. می توان حدس زد که احتمالا منظور وزیر ارشاد موهن از سگ، همان دایناسور است.
مرد 120 میلیارد دلاریاین روزها یکی از سووالات مهمی که در مورد وضع کشور مطرح است این است که این احمدی نژاد با فسقلی قد، 120 میلیارد دلار ارز خارجی را در کجا مصرف کرده است؟ در همین راستا به برخی منابع مهم و اقداماتی که با این 120 میلیارد دلار در این دو سال صورت گرفته است، اشاره می کنیم.10 میلیارد دلار هزینه شده تا مردم جهان که تا دو سال مثلا قبل 30 درصد از ایرانی ها متنفر بودند، با تبلیغات دولت احمدی نژاد مثلا 45 درصد متنفر شوند. اصولا دولت برای این کار انصافا هم خرج زیادی نکرده، چون اگر آمریکا می خواست همین میزان تنفر را ایجاد کند، حتما 300 میلیارد دلار هزینه باید می کرد.10 میلیارد دلار هزینه شده تا اشتغال ایجاد شود، و همین کار باعث شده مثلا سالی پانصد هزار نفر بیکار تولید شود، و اصولا دولت زحمت زیادی کشیده، چون تولید سالی پانصد هزار بیکار هزینه اش از ده میلیارد تومان بیشتر است.10 میلیارد دلار هزینه شده تا از میزان تورم کاسته شود، در نتیجه میزان تورم افزایش یافته است. دولت کار خودش را کرده، فقط به نتیجه نرسیده است.10 میلیارد دلار هزینه شده تا مردم آمریکای لاتین و آفریقا و لبنان که از ایران دور هستند، به ایران نزدیک شده و به احمدی نژاد علاقمند شوند، در نتیجه مردم بقیه کشورها که به ایران نزدیک هستند، از ایران دور شده و از کشور ما و رئیس جمهورش متنفر شده اند.10 میلیارد دلار صرف شده تا از انکار هولوکاست دفاع کنیم، بعد 10 میلیارد دیگر صرف شده که اعلام کنیم که منظورمان این نبود که هولوکاست را انکار کنیم.10 میلیارد دلار مصرف شده تا جلوی غارت 1 میلیارد دلار توسط مفسدین بیت المال گرفته شود.10 میلیارد دلار مصرف شده تا جلوی اینترنت و رادیوها و تلویزیونها و ماهواره ها گرفته شود تا مردم مجبور شوند تلویزیون جمهوری اسلامی را هر روز ببینند و تازه متوجه بشوند که در چه وضعيتی به سر می برند.8 میلیارد دلار هزینه شده تا برای دو میلیارد دلاری که دولت به بهانه عمليات عمرانی به سپاه داده، فعالیت تبلیغاتی شود.30 میلیارد دلار هم مصرف شده تا موجودی به نام احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور به مردم خودمان و دیگران بقبولانیم، واقعیت این است که اگر قرار بود احمدی نژاد حتی به عنوان رئیس جمهور بورکینافاسو یا گامبیا هم نصب شود و برای حفظ او هزینه شود، حداقل سالی صد میلیارد دلار خرجش می شد، طبیعی است که دولت واقعا هزینه ها را کنترل کرده است






حداد به چمران - یه کم بلند ترش کن ، عالی می شه. چمران : تا به اینجا نرسه ، دست وردار نیستم.

Friday, July 6, 2007

تولید خودروهای بنزینی در ایران متوقف می شود


دولت برای کنترل مصرف بنزین، طرح استفاده از گاز طبیعی را به اجرا گذاشته است
در حالی که ایران برای تولید تجهیزات گاز سوز کردن خودروها مشکل دارد، اعلام کرده از دو هفته دیگر تولید خودروهای بنزینی متوقف و تمام خودروهای تولیدی، دوگانه سوز خواهند بود.
علیرضا طهماسبی وزیر صنایع و معادن ایران علام کرده که همه خودروهای تولید داخل از مرداد با قابلیت دوگانه سوز(بنزینی و گازی) تولید و عرضه خواهند شد.
به گفته آقای طهماسبی، خودروهایی که پیشتر به مردم واگذار شده است نیز به تدریج دوگانه سوز می شوند.
طرح تولید خودروهای دوگانه سوز بعد از سهمیه بندی بنزین که ده روز پیش آغاز شده، مورد توجه قرار گرفته است.
افزایش مصرف و هزینه بالای واردات بنزین باعث شده تا ایران استفاده از گاز را به عنوان سوخت خودروها مورد توجه قرار دهد.
دولت ایران 10 روز پیش سرانجام بعد از تاخیری طولانی، سهمیه بندی بنزین را آغاز کرد و امیدوار است با این کار تا حدودی مصرف بنزین را کاهش دهد.
مصرف بنزین در ایران پیش از سهمیه بندی حدود 73 میلیون لیتر در روز بود که حدود 30 میلیون لیتر آن از خارج وارد می شد.
سال گذشته، ایران بیشتر از پنج میلیارد دلار صرف واردات بنزین کرده و پیش بینی می شد که امسال هزینه آن به بالای هفت میلیارد دلار برسد.
در سال های گذشته تلاش هایی برای تولید خودروهای گاز سوز صورت گرفته ولی تعداد محدودی خودرو به تجهیزات استفاده از گاز مجهز شده اند

سوخت جایگزین
ایران بعد از روسیه دومین دارنده ذخایر گاز در جهان است و می کوشد تا با گسترش امکانات استفاده از گاز بخشی از نیازهای خود را از این منبع تامین کند.
در سال های گذشته تلاش هایی برای تولید خودروهای گازسوز صورت گرفت و تعداد محدودی خودرو به تجهیزات استفاده از گاز مجهز شده اند.
طرح استفاده از گاز طبیعی به جای بنزین، سال ها پیش در ایران آغاز شده اما تعداد خودروهایی که امکان استفاده از گاز طبیعی را دارا باشند بسیار کم است و جایگاه کافی نیز برای عرضه گاز وجود ندارد.
بر اساس گزارش ها تاکنون تنها بخشی از خودروهای عمومی نظیر تاکسی ها و اتوبوس های شهری به تجهیزات استفاده از گاز طبیعی مجهز شده اند.
برای گاز سوز کردن خودروها، کیت های مخصوص و کسپول های ذخیره گاز لازم است که کمبود آن در ایران، یکی از موانع اصلی طرح گاز سوز کردن خودروهاست.
این تجهیزات عمدتا از خارج وارد می شود و ایران به تازگی ساخت کارخانه ای را آغاز کرده که کیت ها مورد نیاز برای گاز سوز کردن خودروها را مونتاژ و تولید خواهد کرد.
در زمینه تولید مخزن های گاز نیز مشکلاتی وجود دارد و در ماه های اخیر کمبود مخزن گاز باعث شد تا شرکت های خودروسازی نتوانند به وعده خود برای تولید خودروهای دوگانه سوز عمل کنند.
مشکل دیگر در تولید خودروهای گاز سوز این است که به اندازه کافی مراکز توزیع گاز در ایران ایجاد نشده است.
بر اساس گزارش وزارت نفت ایران، در حال حاضر 215 جایگاه سوخت گاز در ایران وجود دارد اما کارشناسان می گویند برای پاسخگویی به نیاز صاحبان خودروهای گاز سوز باید دست کم تعداد جایگاه های عرضه گاز به بیشتر از 1000 ایستگاه برسد.
در سال های گذشته تلاش های گسترده ای برای جایگزینی گاز طبیعی با بنزین صورت گرفته اما به گفته کارشناسان، طرح استفاده از گاز به جای بنزین یک برنامه داراز مدت است و اجرای آن به سادگی امکان پذیر نیست.
سالانه بیش از یک میلیون دستگاه خودرو در ایران تولید می شود و گاز سوز کردن دست کم نیمی از خودروهای تولیدی می تواند آغازی برای کاهش اتکا به بنزین باشد اما هشت میلیون خودروی موجود ایران همچنان معضل اصلی به حساب می آیند که مصرف آنها فعلا بنزین است.

احمدی نژاد در اسرائیل

اسرائيلي‌هاي کينه‌اي هم دست از سر احمدي‌نژاد بر نمي‌دارند.
چاپ تصوير دکتر احمدي‌نژاد بر روي اتوبوس‌هاي اسرائيل!

کودک ماهی نما

محمود هسته ای


مریم رجوی در جمع همجنسگرایان

Thursday, July 5, 2007

ماهيگيران يك موجود دريايي ماقبل تاريخ را خوردند!


بر ساحل " آزو " از سواحل درياي سياه منطقه‌اي مسكوني وجود دارد كه مردمانش يك موجود دريايي عجيب و غريب مربوط به دوران ماقبل تاريخ را خوردند.
به گزارش گروه «حوادث» ايسنا، دو هفته پيش ماهيگيران اين منطقه گونه‌اي جانور شبيه به كوسه از دريا صيد كردند كه مانند ميمون جيغ مي‌زد.
به نوشته پراودا، صيادان از شكل هول‌انگيز اين جانور جا خوردند، چون اين جانور دمي دراز و سر و بدني كشيده داشت. وزن اين صيد نزديك به 100 كيلو بود.
متاسفانه خبر صيد اين جانور مربوط به ماقبل تاريخ خيلي دير به گوش دانشمندان و جانورشناسان رسيد، چراكه صيادان با گوشت اين ماهي غذاهاي گوناگون پختند و خوردند و گفتند كه خيلي خوشمزه بود!

درگذشت فرمانده نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی


فتح الله مین باشیان، ارتشبد بازنشسته ارتش شاهنشاهی که تا دو سال پیش از سرنگونی حکومت شاهنشاهی در ایران به مدت چهار سال فرماندهی نیروی زمینی ارتش را به عهده داشت در سن 92 سالگی در پاریس پایتخت فرانسه درگذشت.
آقای مین باشیان از خانواده ای نظامی - هنری برخاسته بود، پدربزرگ وی، غلامرضا مین باشیان، ملقب به سالار معزز از نخستین موسیقیدانان ایرانی بود که موسیقی ایرانی را به نت اروپایی نوشت و در زمان فرمانروایی ناصرالدین شاه قاجار در قرن نوزدهم میلادی، نخستین فرمانده ایرانی رسته موزیک ارتش ایران شد و نخستین ارکستر سمفونیک در این کشور را نیز وی راه اندازی کرد.
آن گونه که پژوهشگران موسیقی نوشته اند، سالارمعزز در هنگام تحصیل در کنسرواتوار سن پترزبورگ در روسیه از شاگردان ریمسکى کورساکوف، موسیقیدان بزرگ روس بود.
نوه پسری وی، فتح الله مین باشیان در دانشکده افسری همکلاسی محمدرضا شاه پهلوی بود و در رشته فوتبال نیز فعالیت داشت تا آنجا که دروازه بان تیم فوتبال ایران شد.
ارتشبد مین باشیان در سالهای پس از انقلاب با هیچیک از گروههای سیاسی که علیه حکومت جمهوری اسلامی در ایران فعالیت می کنند همراهی نکرد و اوقات خود را عمدتاً به ورزش تنیس و فعالیت هنری می گذراند

عبدالمجید مجیدی
وی پس از رسیدن به درجه سروانی برای ادامه تحصیلات نظامی به آمریکا اعزام شد، بعدها فرمانده لشکر فارس شد و در شیراز مستقر گردید.
در خاطرات ارتشبد حسین فردوست، معاون سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک) آمده که تیمسار مین باشیان در زمان فرماندهی لشکر فارس در سرکوب قیام مسلحانه عشایر فارس شرکت داشته است.
این قیام در واقع مقاومت سران عشایر فارس در مقابل اصلاحات ارضی و تقسیم املاک خوانین میان دهقانان بود که از زمستان 1341 خورشیدی (1963 میلادی) آغاز شد.
تیمسار مین باشیان سپس فرمانده نیروی زمینی ارتش شد و از جمله اقدامات مهمی که در زمان فرماندهی او صورت گرفت رزمایشی نظامی بر ساحل شط العرب (اروندرود) در سال 1354 خورشیدی (1975 میلادی) و در زمانی بود که احتمال تحرکات نظامی عراق علیه ایران می رفت.
برخی صاحبنظران بر این عقیده اند که این رزمایش باعث انصراف حکومت وقت عراق از اقدام نظامی علیه ایران شد.
مصطفی الموتی در مقاله ای که درباره خاندان مین باشیان در هفته نامه نیمروز، چاپ لندن نوشته، به گفتگوی تند ارتشبد فتح الله مین باشیان جمشید آموزگار وزیردارايى ایران در زمستان 1351 (1973) بر سر بودجه ارتش اشاره کرده است.
از جمله اقدامات مهمی که در زمان فرماندهی ارتشبد مین باشیان صورت گرفت رزمایشی نظامی بر ساحل شط العرب (اروندرود) در سال 1354 بود که احتمال تحرکات نظامی عراق علیه ایران می رفت

در خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی در این باره آمده که ارتشبد مین باشیان در جلسه ای با وزیر دارایی پیشنهاد داده بوده که کمک مالی که به افسران ارتش می شده تا برای مداواهای خاص به خارج بروند افزایش يابد و در بحث بر سر این قضیه گفته بوده: "این کار اگر با هزینه های فسق و فجور والاحضرت اشرف [خواهرشاه] مقایسه شود مثل قطره ای در اقیانوس است".
در این کتاب آمده که تیمسار مین باشیان در توجیه این گفته به اسدالله علم گفته بوده که اگر نام خواهر شاه را برده، فقط به این سبب بوده که پیشنهاد کند وی قدری در ولخرجیهایش کوتاه بیاید "وگرنه قصد اسائه ادب نداشته است" اما شاه این توجیه را نمی پذیرد.
با این حال، آن گونه که مصطفی الموتی نوشته، ارتشبد مین باشیان مدتى آجودان نظامى محمدرضا شاه بوده و شاه "به او مرحمت خاصى" داشته است.
فتح الله مین باشیان پس از بازنشستگی به فرانسه مهاجرت کرد که دخترش در آن می زیست و تا پایان عمر در این کشور زندگی کرد.
عبدالمجید مجیدی، وزیرمشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه ایران پیش از انقلاب که از بستگان فتح الله مین باشیان است در گفتگو با بی بی سی گفت که آقای مین باشیان در سالهای پس از انقلاب با هیچیک از گروههای سیاسی که علیه حکومت جمهوری اسلامی در ایران فعالیت می کنند همراهی نکرد و اوقات خود را عمدتاً به ورزش تنیس و فعالیت هنری می گذراند.
به گفته آقای مجیدی، فتح الله مین باشیان ویلون می نواخته و آهنگسازی می کرده است.
برادر آقای مین باشیان، عزت الله، که پس از ازدواج با شمس، خواهر محمدرضاشاه، نام خود را به مهرداد پهلبد تغییر داد نیز هنرمند بود و نخستین وزیر فرهنگ و هنر ایران شد که این سمت را تا پایان دوران حکومت پهلوی به عهده داشت.
آقای پهلبد هم اکنون در لس آنجلس سکونت دارد.

يک جفت ادله شماره 43


واقعا چه مسوولان فداکاری در کشور داشتیم و نمی دانستیم، خاک بر سرمان که این قدر قدرناشناس هستیم. امروز شهر تهران یک پارچه شور و شوق و شادمانی شد، حداد عادل همراه با محافظانش یک واگون مترو را دربست در اختیار گرفت و برای کاهش مصرف سوخت کشور با این وسیله سرکار رفت. آگاهان اظهار امیدواری کردند که اگر متروهای تهران از ساعت 6 صبح تا نه صبح برای انتقال هیات وزیران و مقامات کشور که هر کدام هشت متر محافظ همراه دارند، اختصاص داده شود، از هزینه سوخت هیات دولت به میزان دو میلیون تومان در ماه کم می شود و در عوض به هزینه سوخت ملت چهار میلیارد تومان اضافه می شود. به گزارش خبرگزاری مهر، حضور حداد عادل در مترو باعث یک وقفه بیست دقیقه ای در حرکت مردم شد. مردم تهران ضمن دعای خیر برای آقای حداد عادل قرار شد کارت های هوشمند و پول کافی را در اختیار ایشان قرار بدهند که برای صرفه جویی بیشتر، با همان ماشین خودش سرکار برود.
یکی بیاد منو فیلم کنهآقا! این پسر مرد، یکی به دادش برسد. یک کارگردان ایرانی سریعا مشغول ساختن فیلم از احمدی نژاد بشود، وگرنه روس ها او را می دزدند و فیلمش را می سازند و پولش را هم مثل نفت دریای خزر غلفتی می کشند بالا. فعلا معلوم نیست قرار است شخصیت « زورو» را برای او بسازند یا شخصیت « سوپر من» یا شخصیت « اسپایدر من» یا « لرد ولدمورت» و شاید هم « رینگو». محمد آفریده که از زمان کشف سینما توسط برادران لومیر مسوول سینمای تجربی و یک چیزی در همین حدودهاست، گفت: « مایکل مور را احتمالا در تهران خواهیم دید.» اما مایکل مور گفت: « سفرم به تهران شایعه تندروهاست.» البته منظور مایکل مور شایعه تندروهای ایرانی نیست، بلکه شایعه تندروهای آمریکایی است. به نظر من فیلم احمدی نژاد را یا باید « وودی آلن » بسازد یا « مل بروکس».
صد در صد؟البته من می دانم که زیاد بوده، ولی رقم صددرصد هم درست نیست، نمی شود که صددرصد باشد، ممکن است مثلا 83 درصد یا 97 درصد یا 102 درصد باشد، دقیقا که نمی شود صددرصد باشد. من فکر می کنم این اعداد نمی دانند از دست مسوولان جمهوری اسلامی به کجا پناه ببرند. یکی از مسوولان محترم گفت: « فعالیت های عمرانی در دولت نهم افزایش 100 درصدی داشته است.» وی حتی حاضر به دادن یک درصد تخفیف هم نشد.
ادله شماره 43بالاخره همزمان با سفر چاوز به تهران و برای نشان دادن برادری میان دو دولت دوست و هم پیمان، روزنامه هم میهن بعد از چهل و چند شماره توقیف شد. همزمان با همین اقدام که توسط قاضی مرتضوی که مدتی مشغول اراذل و اوباش شده بود و به همین دلیل احتمالا احساس قدرت بیشتری هم می کند، صورت گرفت، خبرگزاری ایلنا هم موقتا در اثر ضربات وارده تعطیل شد. آگاهان اعلام کردند که علت آن توقیف و این تعطیل آن است که بناست انتخابات خوب و متعادل و مناسب و عادلانه ای برگزار شود. البته کامبیز نوروزی گفت: « ادله ارائه شده برای توقیف « هم میهن» کافی نیست.» به دنبال این اظهار نظر قاضی مرتضوی یک جفت ادله شماره 43 خودش را که قبلا در بازجویی از مرحوم زهرا کاظمی از آن استفاده کرده بود، به عنوان ادله کافی نشان داد.
شکست شانزده سالهتا به حال خیلی به این موضوع فکر کرده بودم این که همیشه گفته می شود ما پیروز شدیم و آمریکا شکست خورد، یعنی چی؟ نه اینکه به شکست آمریکا خدای ناکرده اعتقاد داشته باشم، اصلا، موضوع این بود که به نظرم نمی آمد که اصولا جمهوری اسلامی حکومتی باشد که بتواند در موردی موفق شود. جهت توضیح همین موضوع آقای سلیمی نمین گفت: « سوم تیر، شکست 16 سال سرمایه گذاری آمریکا در ایران است.» یعنی در حقیقت این آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی که در شانزده سال رهبری آیت الله خامنه ای تا به حال به نظر می رسید که آمریکا با آنها دشمن است، در حقیقت خودشان عوامل آمریکا بودند. حتی موقعی که در همین شانزده سال آمریکا ایران را جزو محور شرارت اعلام کرد، منظورش از ایران، کوبا بود، وگرنه ایران در این شانزده سال که ما فکر می کردیم دست خودمان است، دست خودشان بود. البته به این جمله سلیمی نمین یک بار دیگر توجه کنید: « سوم تیر، شکست 16 سال سرمایه گذاری آمریکا در ایران است.» شما فکر می کنید علت اینکه ایران در جلب سرمایه گذاری خارجی ناموفق بوده چیست؟
پنجمین الهام غلامحسین الهام پس از نوشتن کتاب « احمدی نژاد، معجزه هزاره سوم» توسط شمسی پهلوون معروف به فاطی رجبی وزیر دادگستری شد، پس از اینکه فاطی رجبی گفته بود که « اگر برای این تحفه الهی هزار بار هم جان بدهم کم است» چهارمین شغلش یعنی ریاست ستاد مبارزه با قاچاق ارز و کالا را گرفت، و باعث شد که حتی سروصدای کیهان هم دربیاید، همسر الهام در یک اظهارنظر حاوی برخی کلمات مشکوک، اعلام کرد: « بارها دیدم احمدی نژاد روی کاپوت ماشین یا پشت ماشین دستور می دهد.» آگاهان این پدیده شگفت انگیز را به عنوان انقلابی در مدیریت علمی به شمار آوردند و اظهار امیدواری کردند که در آینده نزدیک هیات دولت در حال هل دادن کامیون تشکیل شود. پس از این اظهار نظر مربوط به کاپوت ماشین، احمدی نژاد فعلا پیشنهاد کرده است که الهام احتمالا در وقت اضافی خودش وزیر صنایع سنگین هم بشود. فاطی رجبی در سخنرانی شهرستانی خودش گفت: « امروز اثرات اعتقادات احمدی نژاد را در سخنان چاوز می بینیم.» هوگو چاوز پس از شنیدن این جمله تکبیر فرستاده و اعلام کرد که بزودی دعای فرج را برای گشایش دائمی در صندوق ذخیره ارزی ایران به روی آمریکای لاتین خواهد خواند. ما اساسا با نظرسنجی یک مشکل مهم داریم، معمولا موسسات نظرسنجی خارجی موسساتی هستند که نظرسنجی می کنند و طبعا اگر نظری هم نداشته باشند، با نظر ما مخالفند و به همین دلیل اگر هم به موساد مربوط نباشند، حداقل به سیا مربوطند یا به فرموده مقام رهبری نظرسازی می کنند. موسسه نظرسازی چند ملیتی PEW در یک نظرسنجی که در سراسر جهان انجام داده و مربوط به همه کشورها بود، اعلام کرد که محبوبیت ایران جز در کشورهای پاکستان و مالزی و اندونزی بنگلادش، در سایر کشورهای جهان نسبت به یک سال قبل کاهش پیدا کرده است. در همین نظرسنجی معلوم شد که محبوبیت احمدی نژاد بیش از محبوبیت ایران کاهش پیدا کرده است. البته نکته جالب اینکه میزان محبوبیت احمدی نژاد در کشورهای مختلف با عامل سواد و تحصیلات رابطه مستقیم دارد. وی در بنگلادش و پاکستان محبوبیت سال قبل را حفظ کرده و در سایر کشورهای جهان محبوبیتش افت کرده است. حالا اینها به کنار، خیلی مهمان کم داشتیم، دیروز ننه و بابای حسن( اینقدر صمیمی شدیم که حسن نصرالله را هم حسن صدا می کنیم) آمده بودند تهران. فعلا بروبیایی است که بیا و ببین. به نظر می رسد احمدی نژاد برای اینکه نشان بدهد که در دنیا دوستانی دارد، آنها را دعوت می کند و هر هفته یک معرکه گیری داریم. به احتمال زياد قرارداد پایاپای هم بسته شده و به همین زودی ها نه نه و بابا احمدی نژاد و قصاب نارمک که مشاور اقتصادی اوست به ونزوئلا و کوبا و البته سوريه مشرف خواهند شد.
ای شیر، ای ماست، برو عقبوزیر کشاورزی در یک اظهار نظر تند و تهدید آمیز اعلام کرد: « لبنیات به قیمت قبل برگردد.» در پی این تهدید تعداد زیادی از گاوها ماست ها را کیسه کردند و تعدادی از گوسفندان شیرشان خشک شد. یک شیرپاکتی به خبرنگار ما گفت: « همه چی گرون شده، فقط به ما گیر دادن» یک کاسه ماست نیز در اثر شدت برخورد با مفاسد مالی ترش شد.
خاتمی مامان و ناناس و جیگرسید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشور در یک اظهار نظر مامان و ناناس( یک درجه عمیق تر از ناناز) گفت: « اسلام لیبرالیسم را نقد و فاشیسم را رد می کند.» یکی از آگاهان که خودش هم خیلی مامان و ناناس بود، از ایشان پرسید: جدا، آقای خاتمی راست می گین! اسلام همه این کارها رو می کنن؟ وای! چه ماه!

دیو انتخابات به راه افتاد

احمدي نژاد ايران را در جهان منفور كرد

انتشار نتايج يك نظرسنجي معتبر بين المللي - پنجشنبه 14 تیر 1386
نتايج بدست آمده از يك نظرسنجي گسترده بين المللي نشان مي‌دهد كه ديدگاه مردم اكثر كشورهاي جهان نسبت به ايران به شدت منفي‌تر از قبل شده و سوء ظن افكار عمومي جهان نسبت به ايران، به مراتب بيشتر از نظرسنجي سال 2006 است. اين نظرسنجي كه نتايج هشدار دهنده‌اي را نشان مي‌دهد، حاكي از اين است كه برنامه اتمي ايران، بي‌اعتمادي به احمدي نژاد و نيز تقابل بين شيعه و سني مجموعا باعث تخريب شديد چهره ايران در ميان مردم كشورهاي مختلف جهان شده، به طوري كه حتي اين روند نگران كننده در كشورهايي نظير اندونزي و مصر و بدتر از اينها تركيه و لبنان هم قابل مشاهده است.
اين بررسي كه توسط مركز نظر سنجي Pew انجام گرفته، در 47 كشور جهان در خلال ماههاي آوريل و مي انجام شده و جامعه آماري آن شامل بيش از 45 هزار نفر از مجموعه اين كشورها است. اين نظر سنجي در 129 صفحه‌ شامل هفت فصل منتشر شده است و فصل چهارم آن به ايران اختصاص دارد. در اين فصل، چهار موضوع شامل ديدگاه نسبت به ايران، اعتماد به محمود احمدي نژاد، نظر درباره دستيابي ايران به سلاح اتمي و همچنين خطر و تهديد سلاح هسته‌اي ايران براي كشورهاي مختلف، مطرح و بررسي شده است. در خلال گزارش اين نظرسنجي در بسياري موارد اختلاف نظر جدي بين شيعيان و اهل سنت در كشورهاي اسلامي درباره ايران به چشم مي‌خورد.
در پاسخ به سوال نخست درباره ديدگاه نسبت به ايران، اين گزارش حاكي از اين است كه ديدگاه عمومي نسبت به ايران در ميان اكثر كشورهاي جهان كماكان منفي است و در خلال سال گذشته در برخي كشورها از جمله تركيه، مصر و اندونزي به شدت منفي‌تر شده است.
براساس شاخص هاي ارائه شده، در قاره آمريكا مردم كانادا و آمريكا به ترتيب 67 و 71 درصد نسبت به ايران نظر منفي دارند و تنها 22 و 14 درصد نظر مثبت اعلام كرده‌اند. در آمريكاي لاتين مردم برزيل بدترين ديدگاه را نسبت به ايران داشته‌اند با 78 درصد نظر منفي و 12 درصد نگاه مثبت. بهترين ديدگاه مربوط به مردم ونزوئلا و مكزيك است كه 60 و 58 درصد به ايران نظر مثبت دارند. در اروپا ديدگاهها نسبت به ايران عموما به شدت منفي است و بدترين ديدگاه متعلق به مردم آلمان و فرانسه با 85 و 84 درصد منفي و 10 و 14 درصد مثبت است. بهترين ديدگاه مربوط به انگليس با 57 درصد منفي و 24 درصد مثبت است. در اروپاي شرقي مردم اوكراين و روسيه بهترين نظر را با 38 و 37 درصد مثبت و 42 و 40 درصد منفي داشته‌اند و بدترين نظر مربوط به مردم چك با 80 درصد منفي و 13 درصد مثبت است. در كشورهاي عربي مردم فلسطين، مصر و اردن بهترين ديدگاه با 55، 48 و 46 درصد نظر مثبت را در مقابل 39، 50 و 53 درصد نظر منفي ابراز داشته‌اند. بدترين ديدگاه در اين دسته مربوط به اسرائيل، لبنان وتركيه است با 93، 64 و 56 درصد منفي و 5، 36 و 28 درصد مثبت. بهترين ديدگاه در قاره آفريقا مربوط به مردم مالي با 50 درصد مثبت و بدترين مربوط به آفريقاي جنوبي با 64 درصد منفي و 16 درصد مثبت است. در آسيا مردم بنگلادش، پاكستان و اندونزي بهترين ديدگاه را ابراز و مردم ژاپن بدترين ديدگاه را داشته‌اند.
بر اساس اين گزارش نگاه مثبت به ايران طي سال گذشته در سه كشور اسلامي اندونزي، مصر و به ويژه تركيه به‌شدت افول كرده است. در سال 2006، موازنه نظرها در تركيه با 53 درصد مثبت و 35 درصد منفي به نفع ايران بود، درحالي كه در سال جاري 56 درصد مردم نسبت به ايران نظر منفي و تنها 28 درصد نظر مثبت دارند. در اندونزي و مصر نيز تغييرات گسترده بوده است وگرچه كماكان ديدگاهها نسبت به ايران به طور نسبي مثبت است اما مجبوبيت ايران 13 درصد در اندونزي و 11 درصد در مصر كاهش يافته است.
در باره برنامه اتمي ايران اكثر مردم در 32 كشور از 37 كشور مورد سوال درباره دستيابي ايران به سلاح اتمي، نظر منفي داشته‌اند. در اردن و مصر كه سال گذشته افكار عمومي درباره اين موضوع اختلاف نظر داشت و 45 درصد اردني‌ها و 44 درصد مصري‌ها موافق برنامه اتمي ايران بودند، اكنون 55 درصد اردني‌ها و 57 درصد مصري‌ها مي‌گويند مخالف دستيابي ايران به سلاح اتمي هستند.
اين گزارش نشان مي‌دهد كه در خصوص تهديد اتمي ايران، مردم سراسر جهان نگران تهديد هسته‌اي ايران براي كشورشان هستند. بيشترين نگراني ها به طور طبيعي در اسرائيل با 89 درصد است و اكثريت در آمريكاي شمالي، آمريكاي لاتين و اروپا برنامه سلاح اتمي ايران را يك تهديد بالقوه مي‌دانند. در كشورهاي اسلامي، مردم كويت و «لبنان» و تركيه بيش از سايرين نگران هستند. 71 درصد در كويت، 63 درصد در لبنان و 59 درصد در تركيه؛ گرچه در كويت و لبنان ديدگاه شيعيان متفاوت از اهل سنت است.
در ميان كشورهاي اسلامي اما در اين زمينه تصورها مختلف است. ولي جالب اينجاست كه نظرها راجع به ايران در خاورميانه بيشتر از آسيا منفي است و در آفريقا نظرها تركيبي از ديدگاههاي مختلف است. در خاورميانه فقط مردم فلسطين ديدگاه مثبت درباره ايران دارند. 55 درصد مي‌گويند نسبت به ايران ديد مثبت دارند اما بر عكس اكثر افراد در اردن، لبنان، تركيه نظر منفي دارند. ديدگاه مصري‌ها 48 درصد مثبت و 50 درصد منفي است، اكثريت مطلق مردم اتيوپي و نيجريه نسبت به ايران ديد مثبت دارند در مالي نيمي از مردم ديد مثبت نسبت به ايران دارند و 41 درصد نظر منفي دارند. در سنگال 43 درصد نظر مثبت و 41 درصد نظر منفي دارند.
همچنين در آسيا بيشترين حمايت از ايران در بنگلادش انجام مي‌شود كه 8 نفر از هر ده نفر ديد مثبت نسبت به کشورمان دارند. اكثريت مطلق مردم پاكستان، اندونزي و مالزي هم ديدگاه مثبت دارند اما ديدگاههاي مثبت درباره ايران نسبت به سال 2006 سقوط كرده است. سال گذشته 73 درصد مسلمانان پاكستان و 81 درصد در اندونزي ديدگاه مثبت نسبت به ايران داشتند كه امروز به 69 درصد و 66 درصد رسيده است. در خاورميانه نيز محبوبيت ايران سقوط كرده است. سال گذشته 53 درصد مسلمانان تركيه نظر مثبت و 35 درصد نظر منفي به ايران داشتند اما امروز فقط 28 درصد مي‌گويند نظر مثبت دارند، در حالي كه 56 درصد به صراحت ديدگاهي منفي دارند. در مصر نيز محبوبيت ايران از 62 درصد به 49 درصد تنزل كرده و تنزل تقريبا مشابهي هم در اردن رخ داده است.
در بخش ديگر از نظر سنجي، اعتماد افراد نسبت به جناب آقاي احمدي نژاد مورد سوال قرار گرفته است. بر اساس گزارش اين نظرسنجي، نظر عمومي نسبت به رئيس جمهور ايران به طور قابل توجهي منفي‌تر از نظر عمومي راجع‌ به ايران است. اكثريت مطلق مردم در آمريكا، كانادا و همه كشورهاي اروپايي غير از روسيه و اوكراين مي‌گويند هيچ اعتمادي يا اعتماد اندكي دارند كه آقاي احمدي نژاد بتواند كار درستي درباره مسائل جهاني انجام دهد.
موازنه ديدگاهها درباره رهبري آقاي احمدي نژاد نيز منفي است گرچه در روسيه و اوكراين كمتر است. در روسيه 18 درصد مردم مي‌گويند بعضا" به رئيس جمهور ايران اعتماد دارند در حالي كه 44 درصد ابراز بي اعتمادي يا اعتماد اندك مي‌كنند. در اوكراين ديدگاههاي منفي 39 درصد در قبال 13 درصد مثبت است گرچه البته 48 درصد نسبت به رهبري او اظهار نظر نكرده‌اند.
از ميان 47 كشور مورد سوال، اسرائيلي ها منفي‌ترين ديدگاه‌ها را راجع به ايران و رهبر آن داشته اند. بيش 9 نفر از ده نفر (93 درصد) راجع به ايران ديد منفي دارند و 77 درصد مي‌گويند كه بسيار منفي هستند. درباره آقاي احمدي‌نژاد نيز 80 درصد مي‌گويند به هيچ وجه اعتمادي ندارند.
اما نتيجه قابل تأمل ديگري كه از اين نظرسنجي بدست آمده حاكي است، آقاي احمدي نژاد در ميان مردم خاورميانه كمتر از آسيا محبوب است. 78 درصد مردم اردن مي‌گويند نسبت به او اعتمادي نداشته يا اعتماد اندكي دارند، و در مجموع وي در هيچ كشوري در خاورميانه محبوبيت مطلق ندارد. در مصر 72 درصد اعتماد اندكي به او دارند و در تركيه كه سال گذشته 49 درصد نسبت به او نظر منفي داشتند، اكنون 55 درصد چنين ديدگاهي دارند. اما در عين حال محبوبيت آقاي احمدي نژاد در پاكستان و اندونزي بر خلاف كاهش محبوبيت ايران در اين دو كشور، رشد داشته است. در پاكستان 42 درصد در مقايسه با 32 درصد در سال گذشته به وي اعتماد دارند و در اندونزي اعتماد به وي از 51 درصد به 53 درصد رسيده است.
همچنين اين گزارش در بخش‌هاي مختلف ديدگاه‌هاي اهل سنت در قياس با شيعيان را متفاوت ارزيابي نموده است. مسلمانان سني لبنان در مخالفت با ايران تقريباً اجماع دارند با 93 درصد نظر مخالف، درحالي كه اين امر در ميان شيعيان فقط 13 درصد است و 86 درصد ديدگاه مثبت نسبت به ايران دارند. در ميان شيعيان لبنان سه چهارم مي‌گويند به آقاي احمدي نژاد اعتماد دارند اما در ميان اهل سنت فقط 5 درصد چنين اعتقادي دارند و 94 درصد هيچ اعتمادي نداشته يا اعتماد اندكي دارند


پریسا حاتمی -روزآن لاین

کارت سوخت کریمخان زند هم صادر شد

وقتی یه آقا زاده شاگرد اول میشود





Tuesday, July 3, 2007

چاوز صدام را بیشتر دوست داشت یا احمدی نژاد را؟




نوزادان از شش ماهگي شروع به دروغگويي مي‌كنند



به گزارش ايسنا، اين در حاليست كه پيش‌تر تصور مي‌شد، سن دروغگويي و فريبكاري در كودكان چهار سالگي است.
به گفته پژوهشگران، نوزاد شش ماهه غالبا با خنده‌ها و گريه‌هاي ساختگي رفتارهاي كاذبانه خود را بروز مي‌دهد.
همچنين كودك از سن دو سالگي به بعد مي‌تواند افزون بر گفتن دروغ، ديگران را تنبيه بدني كند.
به نوشته روزنامه تلگراف، روانشناسان دانشگاه پورتس موث انگليس پس از بررسي وضعيت رابطه كودك با والدين خود به چنين نتايجي دست يافتند.

Monday, July 2, 2007

مرد 160 ميلياردي رئيس جمهور

نوروز - اميد محدث: در این یکی دو سال اخیر بعد از روی کار امدن دولت نهم ، همواره شعار اصلی دولت مبارزه با مفاسد اقتصادی ، رانت خواری ، رسیدگی به مستضعفین جامعه و در نهایت عدالت محوری و مهرورزی بوده است.
دولت تلاش بسیاری انجام داده تا پروسه معرفی مفاسد اقتصادی و رانت‌خواران را کوتاه‌تر کند. یکی از مشاورین محمود احمدی‌نژاد برای رسیدن به این مهم، صادق محصولی است. بر اساس شنیده‌ها محصولی که یکی از گزینه‌های احمدی‌نژاد برای نمایندگی مجلس آینده می‌باشد. او عضو گروه 9 نفره رییس جمهور برای انتخابات مجلس هشتم هم است.
صادق محصولی از قدیمی‌ترین دوستان احمدی‌نژاد بشمار می‌رود و رفاقت آنها به انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت و سپاه پاسداران باز می‌گردد.
همزمان با آغاز به کار احمدی نژاد در دانشگاه علم و صنعت، صادق محصولی هم از سپاه جدا شد و در بخش خصوصی به امر ساخت‌وساز مسکن روی آورد.
سپردن تصدی شهرداری تهران به احمدی‌نژاد توسط شورای شهر دوم چندان باب میل دولت خاتمی و موسوی لاری، وزیر کشور وقت نبود به همین جهت امضای حکم آقای احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تا مدت‌ها به تعویق افتاد تا اینکه صادق محصولی، باجناق خود را (یعنی علی‌اکبر ولایتی) واسطه می‌کند تا با پا در میانی دکتر ولایتی این حکم امضا شود. که شد. نتیجه پیگیری صادق محصولی باعث شد تا فضای لازم برای رشد آقای احمدی‌نژاد در سطح جامعه فراهم گردد.
زمان بین شهردار تا رییس جمهور شدن احمدی‌نژاد بسیار کوتاه بود. با انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور، وقت آن رسیده تا احمدی‌نژاد دین خود را به صادق محصولی ادا کند و این امر با مطرح شدن نام محصولی به عنوان وزیر نفت از سوی احمدی‌نژاد تحقق پذیرفت.
با مطرح شدن نام محصولی پس از سعیدلو به عنوان وزیر نفت، عملا چهره محصولی دیگر در برابر رسانه‌ها و مردم شناخته شد و محصولی دیگر آن مرد پشت صحنه یا به اصطلاح در سایه نبود. خارج شدن محصولی از پشت صحنه سیاست و روی سن آمدنش چندان اتفاق خوبی برای وی محسوب نمی‌شد. چون با مطرح شدن نام محصولی در بین رسانه‌ها، سوابق او هم مورد توجه قرار می‌گرفت و این اتفاق به هیچ وجه برای او مناسب نبود، چون حالا دیگر او به عنوان مرد 123 میلیارد دلاری دولت نهم لقب گرفته بود. تجمع چنین سرمایه‌‌ی هنگفتی آن هم از راه ساخت‌وساز در ظرف مدت ۱۰ سال چندان برای نمایندگان اصول‌گرای مجلس هفتم قابل هضم نبود. زیرا بسیاری از آنها مانند الیاس نادران و عماد افروغ معتقد بودند به دست آوردن این سرمایه در طول 10 سال تنها با کمک گرفتن از رانت‌ها و روابط امکان‌پذیر خواهد بود.
به گفته خود صادق محصولی دارایی او هم اکنون 160 میلیارد تومان است و این سرمایه را در طی 10 سال و بعد از خروج از سپاه به دست آورده است ، یعنی به عبارتی هر سال 16 ميليارد تومان و تقریبا يك و سه دهم ميليارد توماندر ماه و روزانه بيش از 40 ميليون تومان و در ساعت يك ميليون و هفتصد و پنجاه هزار تومان و در دقيقه 292 هزار تومان در دقیقه درآمد داشته و...
این در حالیست که احمدی نژاد در یکی از سفرهای استانی خود گفته بود :
بعضی ها با رانت و رابطه لوله انداخته اند به چاه بیت المال و با موتور برق پول مردم را پمپاژ می کنند .
حالا شما خوانندگان عزیز حساب کنید چند متر لوله پلیکا لازم است تا این مقدار پول از مذکور بیرون بیاید و چقدر برق باید مصرف شود تا این پول پمپاژ شود !

ابراز نگراني از اعدام کاظميني بروجردي


فدراسيون بين المللي حقوق بشر و انجمن ايراني دفاع از حقوق بشر، مراتب نگراني عميق خود را نسبت به بازداشت و محکوميت خودکامانه آيت الله محمد حسين کاظميني بروجردي و گروهي از هواداران و همفکران ايشان توسط جمهوري اسلامي اعلام مي دارد. براساس اطلاعات به دست آمده، آيت الله کاظميني بروجردي در دادگاه ويژه روحانيت مورد محاکمه قرار گرفته. قابل ذکر است که او در اين دادگاه از امکان مشاوره قانوني برخوردار نبوده و در تاريخ 10 ژوئن 2007 به اعدام محکوم شده است

آيت الله کاظميني بروجردي در تاريخ 8 اکتبر 2006 دستگير و از آن تاريخ تاکنون در زندان بسر مي برد. صدها نفر از هواداران و همفکران او نيز طي چندين هفته قبل از دستگيري او بازداشت، ولي اکثر آنها آزاد شدند. در مدت 9 ماه زنداني آيت الله کاظميني بروجردي هيچ اتهامي به طور رسمي به او اعلام نشد و اين درحالي است که از امکان مشاوره قانوني نيز محروم بود

در حقيقت، دادگاه ويژه روحانيت نيز خود به مثابه نهادي است که خارج از چارچوب قانوني جمهوري اسلامي ايران فعاليت دارد، زيرا موجوديت آن از سوي هيچ قانوني به رسميت شناخته نشده. بنابراين حبس، محاکمه و محکوميت آيت الله کاظميني بروجردي که تماماً مغاير با قوانين حقوق بشر بين المللي است، در نقض قوانين ايران نيز قرار دارد. آيت الله کاظميني بروجردي معتقد است که ديانت و سياست بايد جدا از يکديگر در نظر گرفته شوند و به همين دليل اصول زيربنايي جمهوري اسلامي را زير سؤال مي برد. بنابراين محکوميت هاي وارد شده عليه آيت الله کاظميني بروجردي و هواداران او در مغايرت کامل با آزادي عقايد قرار دارد. در حقيقت مي توان گفت که آنها زنداني شعور و آگاهي خود هستند.
آيت الله کاظميني بروجردي علاوه بر منع مشاوره قانوني و عدم دريافت اطلاعات کافي درخصوص اتهامات وارده به خود، از هرگونه تماس با خانواده اش نيز محروم است و اين درحالي است که مادر او در مدت زنداني پسرش به شدت بيمار شده و در نهايت نيز دار فاني را وداع گفته است. در عين حال، براساس گزارشات به دست آمده، شخص آيت الله کاظميني بروجردي از بيماري پارکينسون رنج مي برد و در اين راستا از معاينه پزشکي نيز محروم است.
طبق اطلاعات به دست آمده، آيت الله کاظميني بروجردي که مجبور است در برابر دادگاه ويژه روحانيت از خود دفاع کند، تا حدي بيمار است که براي ايستادن در جايگاه نيز مشکل دارد و نمي تواند به وضوح سخن بگويد. پس از يک سري دادگاه هاي ناعادلانه و خودکامانه، در نهايت بروجردي و 17 تن ديگر به مرگ محکوم شده اند، ولي تاريخ اعدام آنها هنوز مشخص نيست.
با توجه به عدم شفافيت در دستگاه قضايي جمهوري اسلامي، به ويژه در دادگاه ويژه روحانيت، تأييد کردن اين اطلاعات غيرممکن مي نمايد. اعدام 18 نفر به دليل داشتن عقايد مذهبي و سياسي بسيار نگران کننده است و به علاوه در مغايرت کامل با تعهدات بين المللي دولت ايران قرار دارد.

Friday, June 29, 2007

کوکا ایران (کوکامشهدی)هم تحریم شد


در پی اختصاص یک عدد نوشابه جایزه روی خرید هر ۳عدد نوشابه ۱.۵لیتری کوکا با درب زرد واطلاع شرکت کوکاکولا جهانی از پرکردن این نوشابه ها با مواد اولیه ایرانی و کاهش قیمت تمام شده شرکت خوشگوار خراسان متعلق به آقای یزدی را تحت تحریم قرار داد که از ۴شنبه هفته گذشته به اجرا در آمد که این نوشابه نسبتا خالص را هم از مردم زوال آورد.

Thursday, June 28, 2007

نظرسنجي در آمريکا براي حمله به ايران


اگر چه طي ماه هاي گذشته کارشناسان بسياري اعلام کرده اند حمله نظامي آمريکا و يا اسراييل به ايران به دلايل مختلف غيرمحتمل است، اما همچنان اظهار نظرهاي مقامات آمريکايي دراين زمينه ادامه دارد. از جمله اظهار نظرهاي ياد شده مي توان به نقطه نظرات کانديداهاي رياست جمهوري آمريکا طي هفته هاي گذشته اشاره کرد که درآن سرسختانه خواستار برخورد با ايران شده بودند. علاوه بر آن سناتور جو ليبرمن دراظهارنظري جنجالي گفت که "اگر تهران خواست بين المللي مبني بر توقف برنامه هسته اي اتمي را اجابت نکند، ايالات متحده بايد خود را براي استفاده از حمله نظامي عليه ايران آماده کند." اگر چه ايران بارها اعلام کرده که برنامه هسته اي معطوف به تهيه سلاح اتمي ندارد و اين برنامه را به منظور توليد برق دنبال مي کند. هيچ يک از آژانس هاي سازمان ملل نيز تاکنون از وجود برنامه معطوف به سلاح اتمي چيزي نگفته اند.
به دنبال اظهارات اين سناتورآمريکايي، سايت خبري آمريکايي "نيوزمکس"، يک نظرسنجي اينترنتي "ملي" راه اندازي کرده و با طرح اين سوال که "آيا ما بايد ايران را بمباران کنيم؟" از خوانندگان خود خواسته است که نظر خود را دراين زمينه بگويند. درجاي جاي صفحه نظرسنجي هم ذکر شده که " فوري" است. اين وب سايت خبري پرسيده است که با توجه به اظهارات سناتورليبرمن، به نظرسنجي جواب بدهيد. به نوشته گردانندگان اين سايت خبري، قراراست نتايج اين نظر سنجي دراختيار رسانه هاي عمده آمريکا و همچنين نمايندگان کنگره قرارخواهد گيرد: "ما مي خواهيم بدانيم شما واقعا چگونه درمورد اين موضوع جنجال برانگيز فکر مي کنيد منابع کليدي رسانه اي و ديگران مي خواهند نظر شما را بدانند." در ادامه سوالاتي طرح شده که درآن کارابودن تلاش هاي آمريکا براي مهار برنامه هسته اي ايران، اعتماد آمريکا به سازمان ملل براي متوقف کردن برنامه هسته اي ايران، همسان بودن خطر ايران با خطر صدام پيش ازحمله آمريکا، حمله به ايران، اينکه چه کسي بايد اين حمله را انجام بدهد و مواردي ازاين دست سخن به ميان آمده است.
اگرچه نظر سنجي هايي اينچنيني به صورت گسترده اي توسط رسانه ها ومراکز تحقيقاتي در آمريکا به صورت متناوب انجام مي شود، اما با توجه به حساسيت هاي زماني و پيامدهاي سياسي سخنان افرادي مانند جوليبرمن، واکنش هاي به موقع و گسترده مي تواند، نشان دهد که جامعه هدف، عملا چه نگاهي به اظهارات بي بنياد و مخرب کارگزاران آمريکايي درسطوح مختلف دارد. مزيت اين نظرسنجي آنلاين حداقل اين است که هرکسي مي تواند آن را پر کند.
هموطنان ايراني به خصوص درسراسر جهان، ازايران گرفته تا آمريکا، کانادا و اروپا مي توانند با ارسال نظرات خود، رويکرد جامعه ايراني را درخصوص مهلک بودن چنين اقدامي و خامي اظهارات ياد شده اعلام کنند. با کليک کردن بر روي آدرس زير مي توانيد وارد صفحه ياد شده بشويد و راي بدهيد