Thursday, July 5, 2007

احمدي نژاد ايران را در جهان منفور كرد

انتشار نتايج يك نظرسنجي معتبر بين المللي - پنجشنبه 14 تیر 1386
نتايج بدست آمده از يك نظرسنجي گسترده بين المللي نشان مي‌دهد كه ديدگاه مردم اكثر كشورهاي جهان نسبت به ايران به شدت منفي‌تر از قبل شده و سوء ظن افكار عمومي جهان نسبت به ايران، به مراتب بيشتر از نظرسنجي سال 2006 است. اين نظرسنجي كه نتايج هشدار دهنده‌اي را نشان مي‌دهد، حاكي از اين است كه برنامه اتمي ايران، بي‌اعتمادي به احمدي نژاد و نيز تقابل بين شيعه و سني مجموعا باعث تخريب شديد چهره ايران در ميان مردم كشورهاي مختلف جهان شده، به طوري كه حتي اين روند نگران كننده در كشورهايي نظير اندونزي و مصر و بدتر از اينها تركيه و لبنان هم قابل مشاهده است.
اين بررسي كه توسط مركز نظر سنجي Pew انجام گرفته، در 47 كشور جهان در خلال ماههاي آوريل و مي انجام شده و جامعه آماري آن شامل بيش از 45 هزار نفر از مجموعه اين كشورها است. اين نظر سنجي در 129 صفحه‌ شامل هفت فصل منتشر شده است و فصل چهارم آن به ايران اختصاص دارد. در اين فصل، چهار موضوع شامل ديدگاه نسبت به ايران، اعتماد به محمود احمدي نژاد، نظر درباره دستيابي ايران به سلاح اتمي و همچنين خطر و تهديد سلاح هسته‌اي ايران براي كشورهاي مختلف، مطرح و بررسي شده است. در خلال گزارش اين نظرسنجي در بسياري موارد اختلاف نظر جدي بين شيعيان و اهل سنت در كشورهاي اسلامي درباره ايران به چشم مي‌خورد.
در پاسخ به سوال نخست درباره ديدگاه نسبت به ايران، اين گزارش حاكي از اين است كه ديدگاه عمومي نسبت به ايران در ميان اكثر كشورهاي جهان كماكان منفي است و در خلال سال گذشته در برخي كشورها از جمله تركيه، مصر و اندونزي به شدت منفي‌تر شده است.
براساس شاخص هاي ارائه شده، در قاره آمريكا مردم كانادا و آمريكا به ترتيب 67 و 71 درصد نسبت به ايران نظر منفي دارند و تنها 22 و 14 درصد نظر مثبت اعلام كرده‌اند. در آمريكاي لاتين مردم برزيل بدترين ديدگاه را نسبت به ايران داشته‌اند با 78 درصد نظر منفي و 12 درصد نگاه مثبت. بهترين ديدگاه مربوط به مردم ونزوئلا و مكزيك است كه 60 و 58 درصد به ايران نظر مثبت دارند. در اروپا ديدگاهها نسبت به ايران عموما به شدت منفي است و بدترين ديدگاه متعلق به مردم آلمان و فرانسه با 85 و 84 درصد منفي و 10 و 14 درصد مثبت است. بهترين ديدگاه مربوط به انگليس با 57 درصد منفي و 24 درصد مثبت است. در اروپاي شرقي مردم اوكراين و روسيه بهترين نظر را با 38 و 37 درصد مثبت و 42 و 40 درصد منفي داشته‌اند و بدترين نظر مربوط به مردم چك با 80 درصد منفي و 13 درصد مثبت است. در كشورهاي عربي مردم فلسطين، مصر و اردن بهترين ديدگاه با 55، 48 و 46 درصد نظر مثبت را در مقابل 39، 50 و 53 درصد نظر منفي ابراز داشته‌اند. بدترين ديدگاه در اين دسته مربوط به اسرائيل، لبنان وتركيه است با 93، 64 و 56 درصد منفي و 5، 36 و 28 درصد مثبت. بهترين ديدگاه در قاره آفريقا مربوط به مردم مالي با 50 درصد مثبت و بدترين مربوط به آفريقاي جنوبي با 64 درصد منفي و 16 درصد مثبت است. در آسيا مردم بنگلادش، پاكستان و اندونزي بهترين ديدگاه را ابراز و مردم ژاپن بدترين ديدگاه را داشته‌اند.
بر اساس اين گزارش نگاه مثبت به ايران طي سال گذشته در سه كشور اسلامي اندونزي، مصر و به ويژه تركيه به‌شدت افول كرده است. در سال 2006، موازنه نظرها در تركيه با 53 درصد مثبت و 35 درصد منفي به نفع ايران بود، درحالي كه در سال جاري 56 درصد مردم نسبت به ايران نظر منفي و تنها 28 درصد نظر مثبت دارند. در اندونزي و مصر نيز تغييرات گسترده بوده است وگرچه كماكان ديدگاهها نسبت به ايران به طور نسبي مثبت است اما مجبوبيت ايران 13 درصد در اندونزي و 11 درصد در مصر كاهش يافته است.
در باره برنامه اتمي ايران اكثر مردم در 32 كشور از 37 كشور مورد سوال درباره دستيابي ايران به سلاح اتمي، نظر منفي داشته‌اند. در اردن و مصر كه سال گذشته افكار عمومي درباره اين موضوع اختلاف نظر داشت و 45 درصد اردني‌ها و 44 درصد مصري‌ها موافق برنامه اتمي ايران بودند، اكنون 55 درصد اردني‌ها و 57 درصد مصري‌ها مي‌گويند مخالف دستيابي ايران به سلاح اتمي هستند.
اين گزارش نشان مي‌دهد كه در خصوص تهديد اتمي ايران، مردم سراسر جهان نگران تهديد هسته‌اي ايران براي كشورشان هستند. بيشترين نگراني ها به طور طبيعي در اسرائيل با 89 درصد است و اكثريت در آمريكاي شمالي، آمريكاي لاتين و اروپا برنامه سلاح اتمي ايران را يك تهديد بالقوه مي‌دانند. در كشورهاي اسلامي، مردم كويت و «لبنان» و تركيه بيش از سايرين نگران هستند. 71 درصد در كويت، 63 درصد در لبنان و 59 درصد در تركيه؛ گرچه در كويت و لبنان ديدگاه شيعيان متفاوت از اهل سنت است.
در ميان كشورهاي اسلامي اما در اين زمينه تصورها مختلف است. ولي جالب اينجاست كه نظرها راجع به ايران در خاورميانه بيشتر از آسيا منفي است و در آفريقا نظرها تركيبي از ديدگاههاي مختلف است. در خاورميانه فقط مردم فلسطين ديدگاه مثبت درباره ايران دارند. 55 درصد مي‌گويند نسبت به ايران ديد مثبت دارند اما بر عكس اكثر افراد در اردن، لبنان، تركيه نظر منفي دارند. ديدگاه مصري‌ها 48 درصد مثبت و 50 درصد منفي است، اكثريت مطلق مردم اتيوپي و نيجريه نسبت به ايران ديد مثبت دارند در مالي نيمي از مردم ديد مثبت نسبت به ايران دارند و 41 درصد نظر منفي دارند. در سنگال 43 درصد نظر مثبت و 41 درصد نظر منفي دارند.
همچنين در آسيا بيشترين حمايت از ايران در بنگلادش انجام مي‌شود كه 8 نفر از هر ده نفر ديد مثبت نسبت به کشورمان دارند. اكثريت مطلق مردم پاكستان، اندونزي و مالزي هم ديدگاه مثبت دارند اما ديدگاههاي مثبت درباره ايران نسبت به سال 2006 سقوط كرده است. سال گذشته 73 درصد مسلمانان پاكستان و 81 درصد در اندونزي ديدگاه مثبت نسبت به ايران داشتند كه امروز به 69 درصد و 66 درصد رسيده است. در خاورميانه نيز محبوبيت ايران سقوط كرده است. سال گذشته 53 درصد مسلمانان تركيه نظر مثبت و 35 درصد نظر منفي به ايران داشتند اما امروز فقط 28 درصد مي‌گويند نظر مثبت دارند، در حالي كه 56 درصد به صراحت ديدگاهي منفي دارند. در مصر نيز محبوبيت ايران از 62 درصد به 49 درصد تنزل كرده و تنزل تقريبا مشابهي هم در اردن رخ داده است.
در بخش ديگر از نظر سنجي، اعتماد افراد نسبت به جناب آقاي احمدي نژاد مورد سوال قرار گرفته است. بر اساس گزارش اين نظرسنجي، نظر عمومي نسبت به رئيس جمهور ايران به طور قابل توجهي منفي‌تر از نظر عمومي راجع‌ به ايران است. اكثريت مطلق مردم در آمريكا، كانادا و همه كشورهاي اروپايي غير از روسيه و اوكراين مي‌گويند هيچ اعتمادي يا اعتماد اندكي دارند كه آقاي احمدي نژاد بتواند كار درستي درباره مسائل جهاني انجام دهد.
موازنه ديدگاهها درباره رهبري آقاي احمدي نژاد نيز منفي است گرچه در روسيه و اوكراين كمتر است. در روسيه 18 درصد مردم مي‌گويند بعضا" به رئيس جمهور ايران اعتماد دارند در حالي كه 44 درصد ابراز بي اعتمادي يا اعتماد اندك مي‌كنند. در اوكراين ديدگاههاي منفي 39 درصد در قبال 13 درصد مثبت است گرچه البته 48 درصد نسبت به رهبري او اظهار نظر نكرده‌اند.
از ميان 47 كشور مورد سوال، اسرائيلي ها منفي‌ترين ديدگاه‌ها را راجع به ايران و رهبر آن داشته اند. بيش 9 نفر از ده نفر (93 درصد) راجع به ايران ديد منفي دارند و 77 درصد مي‌گويند كه بسيار منفي هستند. درباره آقاي احمدي‌نژاد نيز 80 درصد مي‌گويند به هيچ وجه اعتمادي ندارند.
اما نتيجه قابل تأمل ديگري كه از اين نظرسنجي بدست آمده حاكي است، آقاي احمدي نژاد در ميان مردم خاورميانه كمتر از آسيا محبوب است. 78 درصد مردم اردن مي‌گويند نسبت به او اعتمادي نداشته يا اعتماد اندكي دارند، و در مجموع وي در هيچ كشوري در خاورميانه محبوبيت مطلق ندارد. در مصر 72 درصد اعتماد اندكي به او دارند و در تركيه كه سال گذشته 49 درصد نسبت به او نظر منفي داشتند، اكنون 55 درصد چنين ديدگاهي دارند. اما در عين حال محبوبيت آقاي احمدي نژاد در پاكستان و اندونزي بر خلاف كاهش محبوبيت ايران در اين دو كشور، رشد داشته است. در پاكستان 42 درصد در مقايسه با 32 درصد در سال گذشته به وي اعتماد دارند و در اندونزي اعتماد به وي از 51 درصد به 53 درصد رسيده است.
همچنين اين گزارش در بخش‌هاي مختلف ديدگاه‌هاي اهل سنت در قياس با شيعيان را متفاوت ارزيابي نموده است. مسلمانان سني لبنان در مخالفت با ايران تقريباً اجماع دارند با 93 درصد نظر مخالف، درحالي كه اين امر در ميان شيعيان فقط 13 درصد است و 86 درصد ديدگاه مثبت نسبت به ايران دارند. در ميان شيعيان لبنان سه چهارم مي‌گويند به آقاي احمدي نژاد اعتماد دارند اما در ميان اهل سنت فقط 5 درصد چنين اعتقادي دارند و 94 درصد هيچ اعتمادي نداشته يا اعتماد اندكي دارند


پریسا حاتمی -روزآن لاین

کارت سوخت کریمخان زند هم صادر شد

وقتی یه آقا زاده شاگرد اول میشود





Tuesday, July 3, 2007

چاوز صدام را بیشتر دوست داشت یا احمدی نژاد را؟




نوزادان از شش ماهگي شروع به دروغگويي مي‌كنند



به گزارش ايسنا، اين در حاليست كه پيش‌تر تصور مي‌شد، سن دروغگويي و فريبكاري در كودكان چهار سالگي است.
به گفته پژوهشگران، نوزاد شش ماهه غالبا با خنده‌ها و گريه‌هاي ساختگي رفتارهاي كاذبانه خود را بروز مي‌دهد.
همچنين كودك از سن دو سالگي به بعد مي‌تواند افزون بر گفتن دروغ، ديگران را تنبيه بدني كند.
به نوشته روزنامه تلگراف، روانشناسان دانشگاه پورتس موث انگليس پس از بررسي وضعيت رابطه كودك با والدين خود به چنين نتايجي دست يافتند.

Monday, July 2, 2007

مرد 160 ميلياردي رئيس جمهور

نوروز - اميد محدث: در این یکی دو سال اخیر بعد از روی کار امدن دولت نهم ، همواره شعار اصلی دولت مبارزه با مفاسد اقتصادی ، رانت خواری ، رسیدگی به مستضعفین جامعه و در نهایت عدالت محوری و مهرورزی بوده است.
دولت تلاش بسیاری انجام داده تا پروسه معرفی مفاسد اقتصادی و رانت‌خواران را کوتاه‌تر کند. یکی از مشاورین محمود احمدی‌نژاد برای رسیدن به این مهم، صادق محصولی است. بر اساس شنیده‌ها محصولی که یکی از گزینه‌های احمدی‌نژاد برای نمایندگی مجلس آینده می‌باشد. او عضو گروه 9 نفره رییس جمهور برای انتخابات مجلس هشتم هم است.
صادق محصولی از قدیمی‌ترین دوستان احمدی‌نژاد بشمار می‌رود و رفاقت آنها به انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت و سپاه پاسداران باز می‌گردد.
همزمان با آغاز به کار احمدی نژاد در دانشگاه علم و صنعت، صادق محصولی هم از سپاه جدا شد و در بخش خصوصی به امر ساخت‌وساز مسکن روی آورد.
سپردن تصدی شهرداری تهران به احمدی‌نژاد توسط شورای شهر دوم چندان باب میل دولت خاتمی و موسوی لاری، وزیر کشور وقت نبود به همین جهت امضای حکم آقای احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تا مدت‌ها به تعویق افتاد تا اینکه صادق محصولی، باجناق خود را (یعنی علی‌اکبر ولایتی) واسطه می‌کند تا با پا در میانی دکتر ولایتی این حکم امضا شود. که شد. نتیجه پیگیری صادق محصولی باعث شد تا فضای لازم برای رشد آقای احمدی‌نژاد در سطح جامعه فراهم گردد.
زمان بین شهردار تا رییس جمهور شدن احمدی‌نژاد بسیار کوتاه بود. با انتخاب احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور، وقت آن رسیده تا احمدی‌نژاد دین خود را به صادق محصولی ادا کند و این امر با مطرح شدن نام محصولی به عنوان وزیر نفت از سوی احمدی‌نژاد تحقق پذیرفت.
با مطرح شدن نام محصولی پس از سعیدلو به عنوان وزیر نفت، عملا چهره محصولی دیگر در برابر رسانه‌ها و مردم شناخته شد و محصولی دیگر آن مرد پشت صحنه یا به اصطلاح در سایه نبود. خارج شدن محصولی از پشت صحنه سیاست و روی سن آمدنش چندان اتفاق خوبی برای وی محسوب نمی‌شد. چون با مطرح شدن نام محصولی در بین رسانه‌ها، سوابق او هم مورد توجه قرار می‌گرفت و این اتفاق به هیچ وجه برای او مناسب نبود، چون حالا دیگر او به عنوان مرد 123 میلیارد دلاری دولت نهم لقب گرفته بود. تجمع چنین سرمایه‌‌ی هنگفتی آن هم از راه ساخت‌وساز در ظرف مدت ۱۰ سال چندان برای نمایندگان اصول‌گرای مجلس هفتم قابل هضم نبود. زیرا بسیاری از آنها مانند الیاس نادران و عماد افروغ معتقد بودند به دست آوردن این سرمایه در طول 10 سال تنها با کمک گرفتن از رانت‌ها و روابط امکان‌پذیر خواهد بود.
به گفته خود صادق محصولی دارایی او هم اکنون 160 میلیارد تومان است و این سرمایه را در طی 10 سال و بعد از خروج از سپاه به دست آورده است ، یعنی به عبارتی هر سال 16 ميليارد تومان و تقریبا يك و سه دهم ميليارد توماندر ماه و روزانه بيش از 40 ميليون تومان و در ساعت يك ميليون و هفتصد و پنجاه هزار تومان و در دقيقه 292 هزار تومان در دقیقه درآمد داشته و...
این در حالیست که احمدی نژاد در یکی از سفرهای استانی خود گفته بود :
بعضی ها با رانت و رابطه لوله انداخته اند به چاه بیت المال و با موتور برق پول مردم را پمپاژ می کنند .
حالا شما خوانندگان عزیز حساب کنید چند متر لوله پلیکا لازم است تا این مقدار پول از مذکور بیرون بیاید و چقدر برق باید مصرف شود تا این پول پمپاژ شود !

ابراز نگراني از اعدام کاظميني بروجردي


فدراسيون بين المللي حقوق بشر و انجمن ايراني دفاع از حقوق بشر، مراتب نگراني عميق خود را نسبت به بازداشت و محکوميت خودکامانه آيت الله محمد حسين کاظميني بروجردي و گروهي از هواداران و همفکران ايشان توسط جمهوري اسلامي اعلام مي دارد. براساس اطلاعات به دست آمده، آيت الله کاظميني بروجردي در دادگاه ويژه روحانيت مورد محاکمه قرار گرفته. قابل ذکر است که او در اين دادگاه از امکان مشاوره قانوني برخوردار نبوده و در تاريخ 10 ژوئن 2007 به اعدام محکوم شده است

آيت الله کاظميني بروجردي در تاريخ 8 اکتبر 2006 دستگير و از آن تاريخ تاکنون در زندان بسر مي برد. صدها نفر از هواداران و همفکران او نيز طي چندين هفته قبل از دستگيري او بازداشت، ولي اکثر آنها آزاد شدند. در مدت 9 ماه زنداني آيت الله کاظميني بروجردي هيچ اتهامي به طور رسمي به او اعلام نشد و اين درحالي است که از امکان مشاوره قانوني نيز محروم بود

در حقيقت، دادگاه ويژه روحانيت نيز خود به مثابه نهادي است که خارج از چارچوب قانوني جمهوري اسلامي ايران فعاليت دارد، زيرا موجوديت آن از سوي هيچ قانوني به رسميت شناخته نشده. بنابراين حبس، محاکمه و محکوميت آيت الله کاظميني بروجردي که تماماً مغاير با قوانين حقوق بشر بين المللي است، در نقض قوانين ايران نيز قرار دارد. آيت الله کاظميني بروجردي معتقد است که ديانت و سياست بايد جدا از يکديگر در نظر گرفته شوند و به همين دليل اصول زيربنايي جمهوري اسلامي را زير سؤال مي برد. بنابراين محکوميت هاي وارد شده عليه آيت الله کاظميني بروجردي و هواداران او در مغايرت کامل با آزادي عقايد قرار دارد. در حقيقت مي توان گفت که آنها زنداني شعور و آگاهي خود هستند.
آيت الله کاظميني بروجردي علاوه بر منع مشاوره قانوني و عدم دريافت اطلاعات کافي درخصوص اتهامات وارده به خود، از هرگونه تماس با خانواده اش نيز محروم است و اين درحالي است که مادر او در مدت زنداني پسرش به شدت بيمار شده و در نهايت نيز دار فاني را وداع گفته است. در عين حال، براساس گزارشات به دست آمده، شخص آيت الله کاظميني بروجردي از بيماري پارکينسون رنج مي برد و در اين راستا از معاينه پزشکي نيز محروم است.
طبق اطلاعات به دست آمده، آيت الله کاظميني بروجردي که مجبور است در برابر دادگاه ويژه روحانيت از خود دفاع کند، تا حدي بيمار است که براي ايستادن در جايگاه نيز مشکل دارد و نمي تواند به وضوح سخن بگويد. پس از يک سري دادگاه هاي ناعادلانه و خودکامانه، در نهايت بروجردي و 17 تن ديگر به مرگ محکوم شده اند، ولي تاريخ اعدام آنها هنوز مشخص نيست.
با توجه به عدم شفافيت در دستگاه قضايي جمهوري اسلامي، به ويژه در دادگاه ويژه روحانيت، تأييد کردن اين اطلاعات غيرممکن مي نمايد. اعدام 18 نفر به دليل داشتن عقايد مذهبي و سياسي بسيار نگران کننده است و به علاوه در مغايرت کامل با تعهدات بين المللي دولت ايران قرار دارد.